رمان سهم من از تو

سهم من ازتو پارت39

2.8
(13)

من=کی اومدی؟

ویلیام=الان

جوسیکا=ببین داری اشتباه میکنی من عروسی تو و ویلیامو گفتم

آنا=تازشم این چن روزی ک میونگ پیشمونه باید بهش کلی خوش بگذره

چشمام داشت سیاهی میرفت ولی کسی حواسش نبود…میونگ خودشو پرت کرد تو بغل آنا…

آنا=دلتنگت میشیم کوچولو

بغض کرده سرشو گرفت سمت آنا

میونگ=منم دلتنگتون میشم

آنا=عزیزم

ویلیام=الیزابت خوبی؟

من=بهم دست نزن!لطفا…

خواستم بیوفتم پاتریک منوگرفت

پاتریک=حالت خوبه؟

سریع بلندشدم رفتم رویکی از صندلی ها نشستم…

من=خوبم

قرصمو ازتوجیبم دراوردم و یکی دیگه خوردم و چشمامو روهم گذاشتم تااینکه یکم بهتر شدم…

پاتریک=بهتری؟

چشمامو باز کردم…چقد بزرگ شده بود،اما هنوزم همون شکلی بود…

من=اره ممنون…بزرگ شدی:)

پاتریک=خبر نداری انگار ن انگار ی داداش کوچیکم داشتی

خندیدم…

من=من کارداشتم سرم شلوغ بود توچی؟

پاتریک=بدهکارم شدم!

من=واقعیته خب!

پاتریک=اون‌یکی داداشتم داره میاد

من=کدوم؟

پاتریک=کای

یجوری ذوق کردم خودمم ی لحظه شوکه شدم

من=واقعااااااااا

پاتریک=میبینی همیشه اون عزیزتره

یکی زدم توسرش

من=حرف مفت

پاتریک=بدمیگم مگه!؟

من=شک نکن

پاتریک باتاسف سرشو تکون داد

پاتریک=مریضی اینا کلا یادش رفت بخاطر داداشیش

من=من هیچوقت بین شما دوتا فرق نذاشتم پس زر نزن ک با دمپایی نزنمت

پاتریک=باشه بابا

کای ازدوستای پاتریک بود ک چندوقت بعداز جدایی

ازویلیام باهاش آشنا شدم…اونقدر که منو درک میکرد

و دوسم داشت و دوسش داشتم ک درعرض ی ماه

جوری صمیمی شده بودیم انگار دوستای چن ساله

بودیم…طولی نکشید کای هم اومد بعد کلی سلام و

احوالپرسی دوتایی رفتیم ی دوری بزنیم…

کای=خب؟

من=خب؟

کای=چخبر هنوز باویلیام دشمنی داری؟

من=هی!

کای=بدمیگم مگه؟یجوری میگه انگار اینطور نیست

من=نه خب ولی…ولی هنوزم نمیتونم ببخشمش

کای=مثل همیشه زهرمار!

من=ب داداش خودم رفتم

کای=هنوزم مثل همون موقعی…

من=توام همینطور

بازنگ گوشیم ب خودم اومدم…

-بله؟

-کجایین شما!

-همین نزدیک شما

-ما رستورانیم چی چیو نزدیک شما!

-واقعاااا

کای=چیشده

من=ی لحظه…کی رفتین شماها؟

-حواست نیست ک!بیا منتظریم

-کدوم رستوران؟

-همون نزدیک خونه قدیمیمون

-اها باشه داریم میایم

تلفنو قطع کردم…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.8 / 5. شمارش آرا : 13

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Aylli ‌

یآدَم‌نِمیکُنی‌.وُ.زِیآدَم‌نِمیرِوی،یآدَت‌بِخِیر‌یآرِفرآموُش‌کارِمِن...❤️‍🩹
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x