رمان رزا

رمان رزا پارت یک (1)

4.4
(39)

بی حوصله از گوشی در اومدم چه رمان مضخرفی بود اسم اون دختره هم رزا بود هوف اون رزا کجا و من کجا
رفتم سر میز آرایش وقت باشگاهم بود یکم به خودم رسیدم زدم بیرون خب الان دیگه دوماه شده که باشگاه میرم حتما خیلی وزن کم کردم..

با ذوق دویدم سمت ترازوی تو باشگاه..

_رزا جان میخوای وزن بگیری؟

_آره آره دو ماهه میام باشگاه حتما خیلی کم کردم..

مربیم به سرتا پام یه نگاه انداخت وسرشو تکون داد حتما اونم متوجه شده که خیلی لاغر شدم..

_آخ آخ که میشم جنیفر ایرانی..

کسایی که اونجا بودن کلی از حرفم خندیدن..
با نیش باز رفتم روی ترازو…
رزا از الان خودتو بهترین مدل اروپا ببین جرات نداشتم چشمامو باز کنم قلبم تند تند میزد دو ماه پیش ۸۷ کیلو بودم صد در صد کلی وزن کم کردم خیلی سخت گرفته بودم تو این دوماه به خودم اول چشم راستمو یواش یواش باز کردم و نیم نگاهی به شماره های روی ترازو انداختم..عدد ۵۸رو نشون میداد دوباره همون یه دونه چشمم بستم خداروشکر کلی وزن کم کردم ۸۷ بودم شدم ۵۸
دیگه لقب جنیفر ایرانی که چیزی نیست باید بهم بگن آنجلینای ایرانی با همون چشمای بسته بدون اینکه از روی ترازو بیام پایین شروع کردم به بالا پایین پریدن و جیغ کشیدن..

_اااینههههههه ایولللللل

_رزا رزا چخبرته باشگاه رو گزاشتی رو سرت بیا پایین ببینم تو با این هیکلت بپری تو دریا سونامی به وجود میاد اونوقت میپری رو این ترازوی بدبخت خوبه فقط دو کیلو کم کردی شدی خری که تیتاب بهش میدن..

به آنی چفت چشمامو باز کردم و زل زدم به صفحه ترازو

_نه این…این۸۵ نیست ۵۸ مگه نه؟ من قاطی کردم اعداد و اشتباه میبینم؟

_نه دختر خوب این حرفا چیه درست درست میبینی بیا پایین..

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا : 39

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سوگل شمس نیا
Shabgard
2 روز قبل

خرد ت ذوقش😂😭😁

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
1 روز قبل

چه ضدحالی😂

دکمه بازگشت به بالا
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x