از مصدر ستودن پارت 4
پارت 4=
از سمیرا پرسیدم چی میخوری که گفت-بزار یه نگاهی بندازم ببینم چخبره
– هوم
بعد از 2 دقیقه گفت بنظرم موهیتو میتونه خوب باشه
-خب منم معجون میخورم پس من میرم سفارش بدم
-باش ستی
همین که بلند شدم سمیرا به سرفه افتاد بعد سرفه هاش کم کم تبذیل شدن به نفس تنگی
همه نگاها اومد رو ما که سمیرا در حال تلاش برای نفش گرفتن بود نگران نشستم روی زمین جلوی پاش و با صدای نیمه بلندی گفتم اب اب بیارید
دستی تو موهام کشیدم و گفتم سمیرا.. تئوفیلینت اون اون لعنتی کجاسسس
با نگاهش اشاره کرد تو کیفشه سریع برش د اشتم گارسون ابو داد دستم قرصو دادم بهش و قرص خورد …1
مین بعد تونست یکم بهتر نفس بکشه که اسپری تنفسشو از تو کیفش در اوردو زد
یکمی نفس گرفت ….حالش بهتر شده بود … اما رنگش هنوز به کبودی میزد..
انگار خدا با من لجش گرفته بود که دستشو گذاشتته بود یکی از نقطه ضعفام
سحری که همیشه کنارم بودرو الان باید اینجوری میدیدم…
همدم تنهایی هام چن دقیقه پیش داشت جلوم جون میداد و الان داره با یک لبخند نشون میده که جایی برای نگرانی نیست!
طاقت نیاوردم!
اشکام سرازیر شد
سحر لبخندش محو شدو جاش چشاش نگران شدن
-ستایش!دورت بگردم!
چیشد خواهری چرا اشک میریزی مگه بار اوله!ستایشم!خوشگلم تو گریه میکنی من عذاب میکشم!
-با هق هق و بی توجه به همه که نگاهاشون روی ما بود گفتم تو اگه چیزیت میشد من چیکار میکردم سحر…چیکار.
.سحر چه توقعی داری؟
داشتی جلوم جون میدادی همین چند دقیقه پیش! منم کاری ازم ساخته نبود رنگت به کبودی میزد!
لبخند تلخی زدو گفت-ستایش من عادت کردم بهتره شماهم عادت کنینو حال خودتونو خراب نکنین خب!
-تصویر تاری که جولوم میدمو دوست داشتم!مامان دومم!الگوم!کسی که اگه روزی صد بار باهاش دعوا کنممم و اذیتم کنه هیچی از دوست داشتنش کم نمیشه!چه معجزه ای هستش این خواهر..
بلند شدو رفت حساب کنه معذرت خواهی هم کردو گفتش که ما میریمو سفارش هارو بدین به یک نفر دیگه
با لبخند جلوم وایساد که بلند شدم
سوار ماشین شدیمو رفتیم سمت خونه سکوتو شکستو گفت
-ستی خانوم از خرید سرش بی کلاه موند
!
-لبخند تلخی زدمو سرمو تکیه دادم به شیشه
رسیدم پیاده شدم و قبل از اینکه برم تو سحر گفت…..ادامه دارد!
دوسان این رمان الهام گرفته از یک رمان نسبتا قدیمی هستش و ممکنه اگه خونده باشین یسری شباهت هایی داشته باشه!
رمان خوبه لطفاً پارت بذار
چشم سعی میکنم تا اخر امروز پارتوبزارم
مرسی از نظرت عزیزمم