رمان لقب اشتباهی که به تو دادم

لقب اشتباهی که به تو دادم part 11

4.3
(103)

Part_11

لقب اشتباهی که به تو دادم

و از آشپزخانه بیرون امد و راه اتاق مشترکاش را پیش گرفت یه دل شوره ی عجیب داشت یه حس عجیب

همانطور که از پله های مارپیچی بالا میرفت ویبره رفت گوشی اش را درون جیب خود حس کرد

با ان حال داغون حوصله ی هیچکس را نداشت

دستش را به جیبش رساند تا میس کال را قطع کند وای با دیدن شماره که از طرف بیمارستان بود پس بدون معطلی جواب داد

+سلام اتفاقی افتاده

_………

با هیچی که شنید سریع افتاد و گریه کرد

گریه
گریه
و
گریه

اما ایا ان گریه ی شوق بود یا……..

#فلش_بگ

#سال_2022_مکان_عمارت

#ارسین

یه سمت اتاق کشوندمش همون اتاقی بود که…..

اولش با تعجب نگاهی به اتاق انداخت چشماش خمش در گردش روی وسایل اتاق بود بعد از چند مین نگاه گرن یهو خیره ی همون ساعت لعنتی شد که هنوز که هنوز به 10 سال، هنوزم روی ساعت 12:00 بود صاف صاف بودن عقربه ها

هانا گیج بود و همش سر خود را به دستانش میسپرد و فشار میداد خودشه داره یادش میاد اما با کار یهویی هانا وحشت کردم و…….

ادامه دارد………

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا : 103

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
saeid ..
6 ماه قبل

قشنگ بود خسته نباشی

دکمه بازگشت به بالا
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x