نویسنده هایی که به مدت یک ماه پارت گذاری نکنن رمانشون از سایت حذف میشه

رمان مائده...عروس خونبس

رمان مائده…عروس خونبس پارت ۲۵

4.5
(203)

صبح زود با کلی شوق و ذوق بیدار شد
حال خودش را نمیفهمید…خاستگاری یکی دیگه بود ولی او از همه بیشتر ذوق داشت!

از اتاق خودش و مهیار خارج شد و وارد آشپزخانه شد
از آن شب به بعد مهگل خانوم(مادر مهیار) دیگر نمیگذاشت دور از مهیار بماند…که ای کاش میزاشت!
چون بود و نبود مهیار برایش اهمیتی نداشت…

وقتی میدید مهیار سرد رفتار میکند،او هم برای تلافی کردن به سردی رفتار میکند…

_سلام مهگل خانوم

_سلام عزیزم صبحت بخیر

_مرسی
یه چیزی بگم؟!

_اره بگو

_میشه..منم..برای خاستگاری محمدعلی بیام؟

_سوال پرسیدن داره!؟
تنها عروسمی تورو نبرم کی رو ببرم؟

لبخند روی لب هایش شکل گرفت

_خب من برم لباس انتخاب کنم

_بیا ببینم از الان لباس انتخاب کنی…بیا کمکم کن

_چشم

مهگل خانوم برای ناهار قیمه بار میزاشت..
مهیار عاشق قیمه بود!

مشغول چیده سفره بود که در باز شد
سرش را بالا گرفت و چشم تو چشم ،چشمهای سرد مهیار شد!

خیلی آروم،زیرلب سلامی گفت و سریع در آشپزخانه رفت

_ننه بابات بهت یاد ندادن سلام کنی؟

صدای اعتراض مهگل خانوم بلند شد
_الله اکبر
کر بودی؟ نشنیدی سلام کرد؟!!!

_شماهم که فقط طرف اینو میگیرید

مهگل خانوم رو به مائده گفت
_مائده جان اون من یه لباس خریدم برای تو که امشب بپوشی

چشمانش از خوشحالی برق میزد
_وای…مرسی مهگل خانوم

پیشانی اش را بوسید

_لباس برای امشب؟؟

_اره دیگه خاستگاری محمد علی

_خاستگاری محمدعلی
چرا باید اینو ببریم؟

چشمانش گشاد شد
ای خدا من کجای تربیت این پسر کم گذاشتم که این شده!؟

_اولین عروسمه

_عروس خونبس…

خونبس…
خونبس…
خونبس…
چقدر از این کلمه متنفر بود!

_لازم نکرده اینو ببریم، آبرومون میره

خنجر اخر را به قلبش فرو کرد..
بدون هیچ حرفی سریع به سمت اتاقشا رفت و در را بست
روی تخت دراز کشید و آرام در خود جمع شد ، آرام صدای هق هق های بلند شد…

نمیدانست چقدر گریه کرده است،ولی وقتی چشمانش را باز کرد با تاریکی اتاق روبرو شد

از تخت بلند شد و از اتاق خارج شد
هیچ صدایی نمی امد…حتما رفتند

روی مبل نشست
دیگر تصمیمش را گرفته بود ..باید از این خانه..از این روستا میرفت
تنها راه پیدا کردن آرامش فرار بود
با فرار کردن خیلی چیزها درست میشد….

دیگر مجبور نبود کسی را که دوستش ندارد پیش خودش تحمل کند!

دیگر در خانه زندانی نبود!

دیگر اینقدر تحقیر نمیشد!

باید به محمد میگفت…
شاید قبول میکرد که باهم بروند

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا : 203

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Sahar mahdavi

✌️😁
اشتراک در
اطلاع از
guest
145 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Ghazale hamdi
Ghazale hamdi
1 سال قبل

خیلی داری طولانیش میکناااااااااا
تهش چیه مثلا؟
مائده و مهیار خوب میشن دیگه

saeid ..
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

وات!؟
غزل فیک!🤣

saeid ..
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

و مثلا سومین اکانت فیک
ولی اسمت برای من بالا اومده
زده کی هستی

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

تو کی هستی؟

saeid ..
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

مشخص شده کیه
فقط دوست دارم بیاد تو سایت قشنگ بگم‌ فکر نکنه خیلی زرنگه😏

Newshaaa ♡
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

مهی میشه بیای پی وی

saeid ..
پاسخ به  Newshaaa ♡
1 سال قبل

بیا نیوشا

Ghazale hamdi
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

حداقل میخوای فیک بزنی با اسم کسی بزن که این رمان رو بخونه من این رمان سحر رو نمیخونم

تارا فرهادی
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

عقده ای کی بودی تو
کسخولی تو هم کی چی مثلا اسم‌ غزاله یا‌ لیلا رو میزاری که مثلا اونارو حرص بدی یعنی نمیشناسمت چه جنده ای هستی تخم جواب دادنم نداری 😏

Ghazale hamdi
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

آخه من تاحالا واسه این رمان کامنت نزاشتم
واقعا گیج شدم تروخدا هرچی میدونید به منم بگید

تارا فرهادی
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

بیخیال بابا ذهنتو درگیرش نکن عقشم🙂

Ghazale hamdi
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

حالم واقعا بد شده

دوستدار صداقت
دوستدار صداقت
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

عزیزم لایق شما نیست این لحن بد صحبت کردن من کامنت ها رو میخونم وخانم مهدوی رو دوست دارم چرا که واقعا”با شخصیت هستند وخدا حفظشون کنه وخیلی عالی وبموقع جواب مخاطبانشان رو میدن ،زنده باشن هرکی که ناراضی است جواب ندید بزارید بپای شعورش که دراون حده چرا که بیشتربود بهتر گفتگو میکردوکامنت میزاشت عزیزم

دوستدار صداقت
دوستدار صداقت
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

خیلی شمازرنگی چرا برا رمانای دیگه مثل دلارای که صدای همه دراومده اعتراض نمیکنی که حتی نویسنده اش بخودش اجازه احترام وجواب کامنت مخاطبان رو نمیده اومدی برا رمان خانم مهدوی اعتراض میکنی که انقدر محترمانه جواب مخاطبانش رو میدن وحتی وقتی مشکلی براشون پیش میادانقدر مخاطب براشون ارزش داره که مشکل رو میگن وانشاالله که همیشه شادوسلامت باشنددنیا بی ارزشه لطفا”دل نشکنیم لطفا”لطفا”لطفا”

FELIX 🐰
1 سال قبل

خیلی قشنگ👏👏
واقعا دوست دارم مهیار رو بکشم 🗡🗡
البته ببخشید سحر ولی واقعا دوست دارم بکشمش

Fatemeh
Fatemeh
1 سال قبل

هی خدا مائده عزیزم 🥹🥹

saeid ..
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

!!
خبر نداری سحر!

saeid ..
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

هیچی
دوباره پیام گذاشته 🥺
با اسم تو و غزل🥺

Ghazale hamdi
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

دارم دیوونه میشمممممم

saeid ..
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

واسه خودت هم گذاشته دیدی؟!

Ghazale hamdi
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

من دارم دیوونه میشم
روی پروفایلش نگه داری میاره اسمشو

saeid ..
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

سه تا کاربری به اسم شوهر شماست!

Ghazale hamdi
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

سحر ما نمیگیم که اسمش رو خودت نگا کن

saeid ..
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

اون ایمیل نیست که اون نام کابری هستش ربطی به ایمیل ندارع!

FELIX 🐰
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

شاید عضو باشه ما که نمیدونیم

saeid ..
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

اسمش که شوهرته!
بعدشم
کابری ربطی به گوشی ندارع
شاید ی گوشی دیگه..به هر حال چرا باید کاربری برای اون باشه!
ولی اسم ها برای بچه های سایت
کمی فکر کن سحر

Ghazale hamdi
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

سحر اینو که ما نباید جواب بدیم

saeid ..
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

والا
غریبه چیکار داره اسم شوهر شما رو بزنه بیاد
همون فیک میزاشت خب!

saeid ..
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

چرا گیر دادی حتما اون اومده!!!!
متوجه منظورم نشدی شاید

saeid ..
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

و اسمش خیلی آشناست!!

Ghazale hamdi
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

اوهوم

تارا فرهادی
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

چرا میلرزه فدات شم یه آدم روانی اومده جو اینجا رو بهم بریزه

Ghazale hamdi
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

آخه تارا اسمشو نگا کن

تارا فرهادی
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

علیرضا مهدوی🙄😳😳😳

saeid ..
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

👍

saeid ..
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

اسم کاربری که یک بار سایت همون اول میخواد
چه دلیلی داره اسم ها فیک باشه و عوض بشه اما نام کاربری یکی باشه!

Ghazale hamdi
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

واقعا نمیدونم
اولش اومدم دیدم ستایش زود تایید کرده خوشحال شدم اما الان واقعا داره اشکم در میاد

Ghazale hamdi
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

آخه اصلا چرا باید اسمش رو به اسم ماها که کاربرهای سایتیم تغییر بده

saeid ..
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

متعجبم!

تارا فرهادی
1 سال قبل

وااای دیگه از مهیارم داره بدم میاد
مائده چه گناهی کرده مگه
مسیی مامی سحر 😍💜

FELIX 🐰
1 سال قبل

باورم نمیشه

Newshaaa ♡
1 سال قبل

بچه ها من حس نمیکنم که این کارهای عجیب و غریب و کلا اینجور چیزها در شان سایت و بچه ها باشه؛بهتره که اگر کسی مشکلی داره اینجا مسالمت آمیز و با گفتمان حل بشه و نیازی به اکانت های فیک و این چیزها نباشه‌‌.

Ghazale hamdi
پاسخ به  Newshaaa ♡
1 سال قبل

اوج حیوون بودن و بیشعوری ییه آدمو می‌رسونه که بدون فکر همچین کارای بچه‌گانه‌ای انجام میده
قادر تروخدا پیگیری کن

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

بچه ها این فردی که داره به جای هممون پیام میده یکیه که قصدش اول بهم زدن دوستی ما
و دوم که حالا ما فهمیدیم چه دغل کاریه حرص دادن و خراب کردن اعصاب ماست🤣
پس ولش کنین و بذارین هر شر و وری که میخواد بگه
ما که میدونیم سحر یا غزل و یا لیلای واقعی کیه🤣🤣
پس دیگه براتون ذره ای اهمیت نداشته باشه😊

FELIX 🐰
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

آخه باید بیاد بگه چه مشکلی با ما و دوستیمون داره

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍