رمان فرفری

رمان فرفری پارت69

3.9
(90)

ظرفارو تنها شستم ویه دستمالم کشیدم کارم که تموم شد خانم اومد آشپزخونه

_ای وای دختر چرا همه کارا رو تنهایی انجام دادی تو دیگه واسه من کار نمیکنی الان مهمونی

_شما میگید همیشه بهم دخترم منم مثل لاله جون پس کمک کردن اشکالی نداره

خانم هم یه لبخند خوشگل زد واز پیشونیم بوسید

_خدا حفظت کنه برای پدرومادرت

راستی حالشون چطوره

_ممنون ،خداروشکر همه چی خوبه

_شکر تو برو بشین سالن منم یکم میوه بردارم بیام

_بزارین من میارم

_نه دخترم میارم تو پیش دستیا رو ببر منم میام

_چشم

رفتم سالن دیدم آقا نشسته عسل هم روی پاش نشسته داره زبون میریزه

_بابا ژونم یه پسله هست تو مهد اشمش الشیا منو دوش داله میخواد بوشم کنه

(باباجونم یه پسره هست تو مهد اسمش ارشیا منو دوست داره میخواد بوسم کنه)

از حرفش هم چشمام درشت شد هم پقی زدم زیر خنده بچه نیستن که گودزیلان

آقا چنان کبود شده بود ولی از خشم نه خنده

_ارشیا غلط کرده نزاری بوست کنه ها خودمم میام حسابشو میرسم

حرفش که تموم شد عسل زد زیر گریه

_بابای بد نژن الشیا پسل خوفیه من باهات قهلم (بابای بد نزن ارشیا پسرخوبیه من باهات قهرم)

خواست بره اتاق که سریع گرفتمش تو بغلم
یکم که اروم شد

نشوندمش رو پاهام

_دختر خوشگل و ناز یه چیزی بگم بهت ؟

_چی خاله

_ببین عزیزم دختر خوب اجازه نمیده پسری بوسش کنه چون اونجوری پسره پررو میشه باید محلش نزاره تا بیشتر دوستش داشته باشه

_چی میدی خاله(چی میگی خاله)

ای خدا خودمم گیج شدم معلومه بچه نمیفهمه

_ببین عسل دخمل خوب نمیزاره پسری بوسش کنه بوس فقط بابا باشه؟

_باشه

_حالا برو بابا بوس بده برو لالا

اول منو بوسید بعد پرید پایین رفت باباش رو هم بوس کرد رفت اتاقش

_ممنون که نزاشتی گریه کنه ویادش دادی نزاره اون پسره پررو ببوستش

_خواهش میکنم کاری نکردم شما هم به جای دعواکردن یکم ملایم باشین گوش میده

بعد هم زیر لب گفتم زورگو

_بلهدرسته، شنیدما

_اصلا گفتم که بشنوی ایییش

بعد هم خانم با میوه اومد یکم نشستم به صحبت درمورد اتفاقات این چند روز وخوردن میوه

گوشیم زنگ زد مامان بود گفت که زود برم خونه علی تنها نباشه که میخوان برن کنگره

منم بعد از قطع تماس بلند شدم خداحافظی کردم زدم بیرون با اسنپ رفتم خونه

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.9 / 5. شمارش آرا : 90

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Fereshteh Gh

زندگیم از کجا شروع شد؟ شاید از وقت به دنیا اومدن ،شاید ازبعداز رفتن به مدرسه،یا شاید بعداز ازدواج،شاید وقتی مادر شدم
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رویا
رویا
6 ماه قبل

سلام
عالی بود خسته نباشی
عزیزم من رمانت رو خیلی دوست دارم ولی نمیدونم پارت گذاریت چطوریه عزیزم نمیشه یکم طولانی تر باشه پارت ها؟ هر دو تا پارت رو هم ی پارت هم نمیشه

camellia
camellia
6 ماه قبل

آخه فرشته خانم جان.😍بعد چهااااار روز دوتا بچه پارت میگزارید?!😆

دکمه بازگشت به بالا
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x