رمان رزا

رمان رزا پارت دوازده (12)

4.5
(46)

دختر لوس و ترسویی نبودم که بخاطر تن صدای بلند بترسم یا ناراحت بشم ولی چکار کنم که این کرم لعنتی بد فعال شده بود الکی بغض کردم و چشمامو مثل گربه چکمه پوش کردم انگشت اشارمو سمت خودم گرفتم

_تو..تو سرمن داد زدی؟!!اره داد زدی؟

با شنیدن صدای بغض آلودم سرشو کاملا بالا آورد و زل زد بهم چشماش از این باز تر نمیشد اول یه نگاه به فکم که مثلا از بغض میلرزید انداخت بعد زوم چشمام شد

_گریه میکنی؟!من..من که کاری نکردم

_تو سرم داد زدی چطور دلت اومد سر یه دختر داد بزنی؟مگه چکارت کردم؟

از روی مبل بلند شد

_هی هی ببخشید من منظوری نداشتم نمیخواستم سرت داد بزنم اصلا داد نزدم فقط یکم بلند حرف زدم ببخشید ببخشید

دیدم بیچاره دیگه زیادی فیلممو باور کرده و عذاب وجدان گرفته خودمو جمع و جور کردم

_باشه عیب نداره ولی دیگه این کار رو نکن

_باشه ببخشید..

سریع لیوان شربت خودشو برداشت و اومد سمتم لیوانو گرفت طرفم

_بیا بخور آروم بشی..

دستمو دراز کردم و از عمد گزاشتم رو دست و لیوانو گرفتم عین برق گرفته ها دستشو کشید منم خودمو ازم اون راه شربتو تا ته خوردم اونم که خیالش راحت شد حالم خوبه رفت دوباره روبه روم نشست

_ببخشید اگه ترسیدی..

_عیب نداره…

_خب دیگه واقعا بریم سر اصل مطلب امرزمون فقط با جنجال گذشت
خندم گرفت ازش بدبخت معلومه امروز پیر شده از دستم

_بله بله  بفرمایید..

خودشو کشید جلوتر و بازم نگام نکرد

_رزا خانم ببینید اول بگم که من رو محرم و نامحرم حساسم حاج اقا نیستما ولی همونجوری که دوست ندارم کسی چپ به ناموسم نگاه نکنه یا لمسش نکنه به ناموس کسی چپ نگاه نمیکنم و لمسش نمیکنم از شما خواهش دارم با این خصوصیات من کنار بیاید خب این یکش بود دومش اینه که دست مزد و حقوقم قراردادیه باهم به تفاهم میرسیم و من اول نصف اون پولو….

پریدم وسط حرفش تا اینجا که واقعا ازش خوشم اومد مشخصه ادم حسابیه

_پولش اصلا مهم نیست هر مبلغی که بگی رو منم موافقم و نصفش چیه تمامشو یجا بهت میدم

چند ثانیه سکوت کرد..

_یعنی حتی بگم ده میلیون؟!

خندم گرفت ده میلیون که پولی نیس برا من
_اره چیزی نیست که ده تومن ببین حاج تو یه کار کن من تو دوماه بیست کیلو کم کنم من ۵۰ تومن بهت میدم..چطوره؟؟

اول لباشو غنچه کرد مثلا داشت فکر میکرد که چقدر قشنگ فکر میکنه وای لباشووو بخورمـ..

خاک توسرم چی میگم من حتما زن داره

_باشه قبوله..من کمکمت میکنم بیست کیلو کم کنی ۲۵ همین اول و ۲۵دومت وقتی بیست کیلو رو واقعا کم کردی میگیرم..حله؟

نیشم تا بناگوش باز شد..
_حله چشاته

بازم اول چشماشو گرد کرد و بعد کنار چشمش چین افتاد خب بخند بابا

_فقط گفتی چرا میخوای بیست کیلو کم کنی؟

چشمام دوباره قلب قلبی شد کف دستامو زدم بهم

_چون میخوام مدل بشم

_مدلینگ؟!از همینا که جلو همه رژه میرن واسه نشون دادن خودشون؟

_اره ولی واسه نشون دادن لباسشون در واقع..

انگار اصلا با رویای من حال نکرد که اخماش رفت تو هم

_چه دلیلی داره بری خودتو به نمایش بزاری؟چطور پدرت همچین اجازه ای بهت میده؟مادرت چی اونم یادت نداده نباید جلو نامحرما جلون بدی؟!

وقتی اسم مادرم اومد واقعا بغض کردم من سالهاست از وجودش محرومم

_نه یادم نداده چون از چهارسالگی مادری نداشتم که بهم یاد بده چکار کنم چکار نکنم

من اصلا خاطره خوبی از این مورد نداشتم همیشه نبود مادر عذابم داده برای همین تا اسمش میاد بغض میکنم و احساس بی کسی میکنم اخه بابامم همیشه نبوده
اینبار بغض توی صدام کاملا واقعی بود و اون کاملا فهمید سرشو بلند کرد و زل زد به چشمام که هاله ای از اشک جلوشو گرفته بود اول با بهت بهم خیره شد بعد سرشو انداخت پایینو نُچی کرد
_ببخشــ..

_نه ایرادی نداره عادت کردم همه همه چیزو به بی مادریم ربط بدن از دیدنتون خوشحال شدم و فردا میبینمتون

تند تند و با لحنی که مشخص بود خیلی دلخورم حرفامو زدم و بلند شدم رفتم تو اتاقم دست خودم نبودم واقعا وقتی اسمش میاد حالم بد میشه همیشه همه میگفتن رزا چون مادر بالا سرش نیست هر غلطی میخواد میکنه ازادی زیادی داره بچه که بودم بقیه بچه های عمه و عموم کار خرابی میکردن و مینداختن گردن من اونا مامانشون ازشون دفاع میکرد ولی من هیچ کس نبود ازم دفاع کنه میرفتم یجا و گریه میکردم بابامم وقتمو نداشت حس کردم صدای قدماش داره به اتاق نزدیک میشه

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا : 46

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سارا ساوا
سارا ساوا
10 روز قبل

🙏❤️

سارا ساوا
سارا ساوا
10 روز قبل

🥺🥺🥺

خواننده رمان
خواننده رمان
10 روز قبل

جای حساس تمومش کردی خسته نباشی🌻

لیلا ✍️
10 روز قبل

عجب آب‌زیرکاهیه این رزا😂 خیلی قشنگ می‌نویسی نویسنده‌ی خوش‌قلم😍

Shabgard TTL
Shabgard
10 روز قبل

نایس داره^_^

دکمه بازگشت به بالا
7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x