رمان موعد هچل

معرفی و خلاصه رمان «موعد هچل»

4.6
(22)

«به نام خدا»

رمان «موعد هچل»
ژانر: معمایی، عاشقانه
نویسنده: ویدا.ش
خلاصه:
همه چیز از یک تماس تلفنی عجیب و هراس‌انگیز از سوی فردی آغاز شد که با حال خ*را*ب و صدایی از ته چاه انگار می‌خواست بگوید: «من از همه چیز خبر دارم! از گذشته‌ات خبر دارم!» زندگی مردی که پنج سال پیش گذشته‌اش به طور کامل از ذهنش پاک شده بود، از این رو به اون رو شد؛ جنون‌وار به هر کجا چنگ میزد تا یک نشانی از هویتش جویا شود؛ بی‌خبر از اینکه چشم‌های پشت پرده کارهای او را نظاره‌گر و هر قدم به او نزدیک‌تر می‌شوند. چشم‌هایی که حال از رگ گر*دن به او نزدیک‌ترند و در تلاشند تا بازی‌ای پیوند خورده با قتل و خون برایش به ارمغان آورند. اینجاست که بند بند وجودش فریاد می‌زند: «موعد هچل فرا رسیده…نابود خواهم شد!» و آیا کسی در این مسیر با دست‌های ظریفش دست‌های او را خواهد گرفت؟!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.6 / 5. شمارش آرا : 22

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر
اشتراک در
اطلاع از
guest
8 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Eda
Eda
2 ماه قبل

خسته نباشید داستان فکر کنم معمایی باشع چون خیلی مبهم بود مقدمه
حمایتت فراموش نشه❤🫂

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
2 ماه قبل

خسته نباشید خانوم نویسنده با این مقدمه رمان جذابی داریم انگار😍🤩

خواننده رمان
خواننده رمان
2 ماه قبل

انقدر رماناتون رو نصفه ول کردید که با وحود قلم زیباتون به خودم قول دادم این رمان رو تا تموم نشده نخونم

لیلا ✍️
2 ماه قبل

خلاصه مبهم و هیجان‌ لازم رو داره، البته قلم گیرات هم تو این میون بی‌تاثیر نیست👌🏻 جلد رمان هم واقعاً مناسب و زیباست🙂

آخرین ویرایش 2 ماه قبل توسط نویسنده ✍️
دکمه بازگشت به بالا
8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x