رمان لقب اشتباهی که به تو دادم

لقب اشتباهی که به تو دادم part 10

Part_10

لقب اشتباهی که به تو دادم

جواب زن را نداد فقط نگاه کرد نگاه و نگاه

انتظار داشت از جشمانی که جز سردی چیز دیگر را انتقال نمیداد، چیزی دستگیرش شود

بالاخره لب هایش را از هم جدا کرد فقط یه کلمه را بیان کرد

+آب

صدایش انقدر گرفته بود که از حال درونی اش میشود پی برد

با گرفته شدن لیوان ابی جلویش به کسی که لیوان را بهش داد نگاه کرد و لیوان را گرفت

بچه بود ازش پیدا بود

درسته خودش هم فقط 22 سالش بود ولی ایا واقعا روحشم 22 سال داشت

ناخواسته از دختر بچه جلوش پرسید

+چند سالته

دختر سرش را پایین انداخت انگار از او خجالت میکشید ولی چرا

دست زیر چانه اش برد و سرشو بلند کرد و ارام لب زد

+ به من نگاه کن

دختربچه چشم به چشمان ابی رنگش دوخت که همانند اقیانوسی طوفان زده بود مانند خودش لب زد

_15 سال خانوم

سرش را تکون داد برایش جالب بود که چرا اینجاست اونم با این سن کن ولی حس پرسیدن نداشت قلپی از آب را خود و ان دختر را بحال خودش گذاشت و از اشپز خانه بیرون امد

4.5/5 - (43 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sahar mahdavi
پاسخ به  Kim Liyana
16 روز قبل

هعی خواهر…
دانشگاه یه بنده خدایی هم شروع شده😂😭
بعنی داره شروع میشه

لیلا مرادی
15 روز قبل

بچه‌ها پارت حدید نوش‌دارو رو گذاشتم خیلی حساسه بخونیدا😂

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x