شعر

شعر

3.9
(7)

ای شاهد رسوایی دلدار بده دستم
از بوی خوش زلفش می خواره و بد مستم
گویید به او اندک لطفی بکند بر من
بی او نتوان سر کرد او هست که من هستم
ای باد صبا لطفا بویی برسان از او
گر کز نرسد بویش رسوای جهان هستم
دل ده به دلم لیلی مجنون بنما من را
تا چشم تورا دیدم از پیله ی غم جستم
گر دل ندهی بر من فریاد زنم در شهر
ای خلق به او گویید من عاشق دلخسته م
در خانه ی من هر دم طنازی بکن شیرین
دور دل خود شالی از عشق به تو رستم
#فاطمه.برزهکار

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.9 / 5. شمارش آرا : 7

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Fateme

نویسنده رمان بخاطر تو و تقاص
اشتراک در
اطلاع از
guest
6 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
لیلا ✍️
1 ماه قبل

شعرش زیبا بود😍👌 روون با احساساتی عمیق🙂

لیلا ✍️
پاسخ به  Fateme
1 ماه قبل

معرکه بود دختر، واقعاً بهت تبریک میگم☺سبکت شبیه به نظامیه. استعدادت رو دست کم نگیر

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
1 ماه قبل

اووووووووو فاطمه خانم شاعرشدی😍😍😍😍
رو نکرده بودی😂
آقا یکی بگه رمان من رسیده یا نرسیده؟

دکمه بازگشت به بالا
6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x