-
رمان توت فرنگی من
رمان توت فرنگی من پارت 8
part_8 توت فرنگی من ارشام گوشیش رو برداشت و به یه شماره زنگ زد چند ثانیه بعد گوشی دلوین زنگ…
بیشتر بخوانید » -
رمان توت فرنگی من
رمان توت فرنگی من پارت 7
Part_7 توت فرنگی من سرشو بلند کرد و نگایی به پسر انداخت، پسر هم پرو پرو بهش زل زده بود…
بیشتر بخوانید » -
رمان توت فرنگی من
توت فرنگی من پارت 6
part_6 توت فرنگی من ±چه گوهی داری میخوری؟ اون طرف رو نگاه کردم و دیدم یه پسر با موهی خاکستری…
بیشتر بخوانید » -
رمان
توت فرنگی من پارت 5
Part_5 توت فرنگی من نفس با اون نیش شلش بهم نزدیک شد و کنارم رو مبل لش کرد نفس_چته چرا…
بیشتر بخوانید » -
رمان توت فرنگی من
رمان توت فرنگی من پارت 4
Part_4 توت فرنگی من { راوی } حدود 30 مین بود که تو راه بودن و بالاخره رسیدن به ویلا…
بیشتر بخوانید » -
رمان توت فرنگی من
رمان توت فرنگی من پارت 3
Part_3 توت فرنگی من همینطور که در حال مزه مزه کردم کوکتلم بود چشمم به یه پسر افتاد که داشت…
بیشتر بخوانید » -
رمان توت فرنگی من
توت فرنگی من پارت 2
Part_2 توت فرنگی من همراه نفس به اتاقی که ارایشگرا بودن رفتیم مدل لباسم و ارایشم رو نشونشون دادم ارایشم…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان توت فرنگی من پارت 1
Part_1 +هوف خسته شدم ای بابا چرا چراغ سبزنمیشه یک ساعته پشت چراغ قرمزم صدای زنگ موبایل امد از اونجایی…
بیشتر بخوانید »