نویسنده هایی که به مدت یک ماه پارت گذاری نکنن رمانشون از سایت حذف میشه

رمان دختر سرکش

دختر سرکش پارت ۹

3.9
(33)

❤️دخترسرکش
💕💕💕
💞💞
💗
_تو کلاس مثله همیشه صداها رو مخم بود نگاهم به بچه ها بودمنتظر بودم زنگ بخوره
چند دقیقه گذشت که زنگو زدن زودی رفتیم کوچه راه افتادیم طرف خونه
رومو کردم طرفه پارمیس میگما چرا حدیث مبینا نیومدن؟
پارمیس_حدیث با مبینا قهره منم بامحدثه
نگار_برای چی؟
پارمیس_گفتم پیام نده مامانم پیشمه یلحظه صبر کن گوش نداد بلاک کردم قهر کرد .
نمیدونم سره چی دیگه با مبینا قهره به کفه پام ولش
نگار_میگما چرا امروز ارومی همیشه شیطونی میکردی دلم تنگ شد یه هی کش داری گفتم.

پارمیس_ یلحظه وایستادم نگارم وایستاد از گوشه چشمم نگاش کردم بعد زنگه دری که کنارم بودو زدم فرار کردم
نگار_تو جام خشکم زد با تعجب نگاه کردم خرس گنده مدویید یهو در کنارم باز شد بدتر از پارمیس شروع کردن دویدن
رسیدم بهش یه بشکون جانانه گرفتم تا میخورد محشش دادم
پارمیس_خوخودت گفتی شیطونی میخوام اینم شیطونی بود دیگه دهنم مثله بچه ها کج کردم
نگار_ای دهنتو کی میشه باز کنم اون زبونتو بکشم بیرون حاضر جواب
پارمیس _چپ چپ نگاش کردم تند تند رفتیم تا برسیم به خونه ….
زودی رفتم خونمون ناهار خوردم لباسام پوشیدم ارایش کردم نگار اومد دنبالم استپ گرفتیم رفتیم شرکت
۳ساعت بعد
_ ۳یا۴ساعت دیگه مونده بود تا بریم خونه کارام کرده بودم حسام تواتاقش بود معتمدی هم تو باغ نبود زودی رفتم پیشه پارمیس
اروم رفتم پشت سرش سرش تو گوشی بود از پشت زدم پس کلش یه لبخند کش داری زدم
پارمیس_داشتم تو گروه سربه سر بچه ها میزاشتم که ‌یکی زد پسه کلم
برگشتم تا حقشو بزارم کف دستش دیدم نگاره چته نفله چرا میزنی ؟
نگار_حوصلم سر رفت اومدم بهت سر بزنم نشستم کنارش مشغول غیبت بودیم که زمان از دستم در رفت هروکر راه انداخته بودیم دیدم یکی داره صدامیزنه فامیلیمو بدو رفتم ببینم چیکارم دارن پارمیسم دنبالم اومد
دیدم حسام با اخمای درهم وایستاده
حسام_خانم احمدیان معلومه شما کجایین ؟ مگه نباید سره کارتون باشین ؟
سرم گرفتم طرفه کارمندا
ب چی نگاه میکنین برین سره کارتون
_یا جد این چرا جنی شده . معذرت میخوام اقای..نزاشت حرفمو بزنم
حسام_تن صدامو بالا بردم با حالت سوالی پرسیدم معذرت ؟هه معذرت!
منتظرم بیاین تو اتاق سریعع
نگار_رفتیم تو اتاق درو اروم بستم خاک بر ر ابرومو برد جلو همه
حسام_تند تند پلک میزدم پیشونیمو مالیدم چندین بار صداتون کردم مگه نباید سره کارتون باشین؟یکی از مشتریا زنگ زدن باما قرار داشتن مثله اینکه جواب ندادین اعصبانی بودن
_کورخوندی من ازاین بادا نیستم که به این بیدابلرزم درست گفتم؟ایش باز با خودم حرف زدم (من از این .. اها من از این بیدا نیستم که با این بادا بلرزم اه چی گفتما
حسام_خاننم احمدیان محکم کوبیدم رومیز حواستون کجاست ؟؟؟
_اخمام رفت توهم با پررویی تمام برگشتم نگاه کردم توصورتش
اقای معتمدی من که معذرت خواهی کردم چرا هی غر میزنین گفتم ببخشید دیگه حالا هی بگین
حسام_الان من باید عصبی باشم تو داری حرص میخوری عصبی هستی نگار اگه فکر کردی چون دوست خانوادگی هستیم باعث میشه از زیر کار..

نگار_شما حق ندارین با من اینطور صحبت بکنین من همچین فکری نکردم من کارمو درست انجام دادم یلحظه رفتم پیش پارمیس
حسام_واقعا تو دیگه کی هستی یه پوزخند زدم
_من همینیم که هستم ،حرص خوردنم نداره بزرگش میکنین الکی
حسام_واقعا نهایت بی احترامیه . من کارمند پرو که از کار درمیره نمیخوام بفرمایید بیرون
_تو کارمند پرو نمیخوای ؟مگه من برایه تو کار میکنم ؟ کسی که منو استخدام کرده منو باید بیرون کنه نه تو کفشم دراوردم پرت کردم طرفش که جاخالی داد جیغ جیغام رفت هوا کارام انجام به من میگی پروو چیزی پیدا نکردم بزنم تو سرش
شکلاتای تو ظرفم دونه دونه پرت میکردم
حسام_یکم تعجب کردم ماتم برد به این رفتارش
به خودم اومدم جاخالی دادم
نگار_ درباز شد اقایه معتمدی پارمیس اومدن تو اخی نفس کم اوردم نفسم دادم بیرون صاف وایستادم ظرف رو میز گذاشتم حالت نمایشی مانتوم دست کشیدم
معتمدی_چه خبره اینجا شرکت گذاشتین رو سرتون
پارمیس_بادیدن وضعیت این ۲تا شاسگل خندم گرفت رفتم بیرون پشت دیوار اتاق حسام
جلو دهنم گرفتم تا صدای خندیدنم نشنون بزور خودمو جمع کردم دوباره رفتم تو اتاق حسام نتونستم خندم جمع کنم نیشم تا بناگوش باز شد

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.9 / 5. شمارش آرا : 33

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Faezeh 💕

غرق در افکار بی انتها امّا بسی زیبا ...🕊️🤍️
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

چرا پارت نمیذاری گلم؟

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  𝓗𝓪 💫
1 سال قبل

با یه مرورگر دیگه وارد شو . من خواهرم که میخواد ارسال کنه با گوگل کروم ارسال نمیشه با فایرفاکس انجام میده . امتحان کن شاید ارسال شد☺️

دکمه بازگشت به بالا
7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x