مطالب وبسایت مد وان
-
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 40
یک هفته ای از عروسی خواهرش و دیدارش با سام میگذشت. سام صبح پیام داده بود که شب ساعت…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط
رمان سقوط پارت بیست و پنج
حرفش که تموم شد به طرفش برگشت و منتظر نگاهش کرد حسام دستی به موهای بهم ریختهاش کشید، به نظر…
بیشتر بخوانید » -
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۵۱
مهیار محکم بغلش میکند و بوسه ی محکمی روی گونه اش میزند با لبخند نگاهشان میکند، کاش تا آخر…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت ۹
مانده بود چکار کند ؟ ناچار در اتاق را بست و قفل کرد گوش به در چسباند آرمان _…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۱۰
از سرما می لرزیدم و قدم هایم را تند کرده بودم اما انگار راه طولانی تر میشد شدت باران زیاد…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی فصل دوم
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۶
# پارت ۶ در را باز کردم و وارد حیاط عمارت شدم. گلچهره جون فوری به استقبالم آمد. _ خیلی…
بیشتر بخوانید » -
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا پارت سی و دوم
مهسا با چشمانی سرخ و آب دماغی که شل شده بود، نگاهش را از پنجره بزرگ مقابلش گرفت و به…
بیشتر بخوانید » -
رمان رویای ارباب
رمان رویای ارباب پارت ۲۸
جلوی در منتظر آژانس بود که سیاوش را دید آرام سلامی کرد و سرش را پایین انداخت متوجه ی پوزخند…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت ۸
در حال خوردن بستنی اش بود اما با استرس آرمان _ میگم آتوسا ؟ _ بله ؟ آرمان _ اگه…
بیشتر بخوانید »