مطالب وبسایت مد وان
-
رمان کاوه
رمان کاوه part5
در همان آدرسی که گفت توقف کرده بودیم اما خبری از آنها نبود _ ساعت چنده ؟ متین _ دو…
بیشتر بخوانید » -
رمان سمبل تاریکی
رمان سمبل تاریکی پارت بیست و پنجم
وارد خونه شدم. عطر ناهار توی فضا پیچیده بود. مستقیم مسیر اتاقم رو گرفتم چون میدونستم تا چند لحظهی دیگه…
بیشتر بخوانید » -
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا پارت بیست و پنجم
*** بار دیگر نقشهشان را مرور کردند. فرزین با جدیت رو بهشان گفت: – حواستون رو خوب جمع کنید… یا…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانتpart3
به نزدیکی خانه خاله که رسیدند دویدند تا هرکه زودتر رسید زنگ را بزند عادت کودکی بود که هنوز ترکش…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت هشتادودوم
لای پلک هایش را به سختی از هم فاصله داد. نور مستقیم لامپ در چشمش زد و باعث شد پلک…
بیشتر بخوانید » -
رمان هزار و سی و شش روز
رمان هزار و سی و شش روز پارت یازدهم
🌒هزار و سی و شش روز🌒 🌒پارت یازده🌒 لباسو توی کاور گذاشتم و در کمدمو بستم نگاهی به طراحیم انداختم…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
رمان چشم های وحشی فصل دوم (مقدمه)
مقدمه گفتی تا آخرش ایستاده ام. فندک خشمت را روشن کردی و تمام خاطراتمان را به آتش کشیدی. لحظه های…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت شصت و پنج
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_شصت و پنج آسو،با چشمانی لبریز از درد اشک می ریخت… صبح شد… یک روز هم رفت……
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
رمان بخاطر تو پارت 77(پارت اخر)
(آرش) دلارام که وارد شد دلم رفت برای اون نگاه ترسیده اش. دلم میخواست همه رو ول کنم و برم…
بیشتر بخوانید »