مطالب وبسایت مد وان
-
رمان
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت 15
# پارت ۱۵ ( دایان) همراه تانیا کنار شومینه نشسته بودیم و ذهنم حسابی درگیر کارن بود. بوی عطرش را…
بیشتر بخوانید » -
رمان
امیدی برای زندگی پارت 92
وقتی دید که سهیل لب از لب باز نمیکند آهی کشید. _میخوام بخیه بزنم، بی حسی یادم رفت درد داره…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان در بند زلیخا قسمت پایانی
*** کسری از طریق تیم پشتیبانگیری با پلیس آمریکا هماهنگ کرده بود. بازی به انتها رسیده بود و بوی مرگ…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان بگذار پناهت باشم پارت 18
# پارت ۱۸ تو اتاقم نشسته بودم و درگیر کارهام بودم. نیما در زد و اومد داخل. -سلام ستوان، خسته…
بیشتر بخوانید » -
رمان
تیرهتریندونهیبرف پارت ۲
آران: با دیدنش تو اون وضعیت قلبم تیر کشید، من چیکار کردم باهات! رگههای قرمزی که نمیدونم از غم بود…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 49
همیشه عادت داشت خانه را تمیز و مرتب کند از سرکار که برمیگشت لباس هایش را آویزان میکرد و حتی…
بیشتر بخوانید » -
رمان تیرهتریندونهیبرف
رمان تیرهتریندونهیبرف پارت ۱
Part1 ساحل: _ساحلم تو رو مرگ من قسم، این در و باز کن. دارم نگرانت میشم… چند ساعته که اینجا…
بیشتر بخوانید » -
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا قسمت۴۸
صدای زنگ خانه باعث شد نگاه همه روی مهسا بیوفتد. مهسا با حرص چشم از تلوزیون که داشت سریالی را…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۲۴
نرسیده به در ایستادم رو به هامون کردم و لحنم را دستوری _ برو لباسامو بیار هامون که انگار لحنم…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت ۲۲
*روز کنکور * بلاخره روز کنکور رسیده بود و باید تمام تلاش این ماه هایش را به یکباره ارائه میداد…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت 14
# پارت ۱۴ (دایان) مقابل کارن نشسته بودم و منتظر به چهرهام چشم دوخته بود. _ بگو دیگه، اون شرطت…
بیشتر بخوانید » -
رمان تقاص
رمان تقاص پارت 18
_گفتن الان میان خدمتتون. تشکری میکنم و سعی میکنم خود را با دیدن تابلو های نقاشی سرگرم کنم. کمی بعد…
بیشتر بخوانید »