مطالب وبسایت مد وان
-
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۷۶
4.4 (62) دستش از آن نقطه ی حساس فاصله می گیرد که می توانم روی حرکاتم تمرکز کنم انگشتانم وارد…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی فصل دوم
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۲۷
4.4 (28) # پارت ۲۷ (کامیار) برف سنگینی باریده بود و به زحمت میشد رانندگی کرد. بعد از ساعت ها…
بیشتر بخوانید » -
رمان پسر خوب
رمان پسر خوب – پارت ۳۹
4.4 (63) زل زده بودم به صفحه لپتاپ، کلمات پیش چشمانم تار بود و هرچه میخواندم نمیفهمیدم. اهورا جایش را…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۷۵
4.5 (63) یک دستم ناخودآگاه روی شانه ی عضلانی و سفتش می نشیند – چرت و پرت نگو برو کنار…
بیشتر بخوانید » -
رمان قَراوُل
رمان قَراوُل پارت ۲
4.5 (60) پوکر نگاهم می کند – هر هر و مرض … ما اگه شانس داشتیم اسممون شمسی بود خنده…
بیشتر بخوانید » -
رمان پسر خوب
رمان پسر خوب – پارت ۳۸
4.4 (56) گفته بود شنبه ساعت نه صبح شرکت باشم، من هم هشت و پنجاه دقیقه رسیدم. همان منشی دفعه…
بیشتر بخوانید » -
رمان آنام کارا
رمان آنام کارا پارت 49
4.3 (46) با درد چشمامو روی هم فشردم و اجازه دادم اشکام ببارن. یاده پاشا جیگرمو آتیش می زد. به…
بیشتر بخوانید » -
رمان سیب سرخ حوا
رمان سیب سرخ حوا «پارت9»
4.3 (53) *روزبه به سمت حلما که رفتم بی حال بهم سلام کرد و ناگهان غش کرد. نمیدونم چی شد…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۷۴
4.4 (59) نگاه نفرت انگیزش سمت من کشیده می شود و دیگری با تفریح نگاه میکند – این یکی کپی…
بیشتر بخوانید » -
رمان قَراوُل
رمان قَراوُل پارت ۱
4.6 (54) – کِل کِل کِللل! صدای کِل کشیدن از گوشه گوشه ی حیاط بلند می شوند مرضیه سلقمه ای…
بیشتر بخوانید » -
رمان پسر خوب
رمان پسر خوب – پارت ۳۷
4.3 (63) روز بعد، همان اول صبح ابرهای تیره در رفتند و سر و کله خورشید پیدا شد. هرچند که…
بیشتر بخوانید » -
رمان سیب سرخ حوا
رمان سیب سرخ حوا «پارت8»
4.3 (61) از خواب بیدار می شوم. ساعت ۵صبح بود.طلعت خانم و همسرش که فهمیدم اسمش عزیز آقاست گوشه ی…
بیشتر بخوانید »