ماه: اردیبهشت 1402
-
رمان موتور عشق
رمان موتور عشق پارت ۲
موتور عشق پارت دوم این دختر جوری صحبت می کند که انگار در ناف اروپا بزرگ شده است . واقعا…
بیشتر بخوانید » -
رمان گذشته شیرین
رمان گذشته شیرین پارت هفتم
گذشته شیرین پارت هفتم اونجایی که احمدی لوکیشنش رو فرستاده بود رفتیم و در زدیم که احمدی در رو برامون…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۲۰
دریا و ساحل کنار همدیگه نشسته بودن و مشغول خواندن مجله بودن که صدای زنگ در آمد خانم بزرگ لبخندی…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 32
مسیح بیش از حد راجب من میدونست.. خیلی زیاد من رو شناخته بود.. حتی من رو میفهمید پس دلیلی نداشت…
بیشتر بخوانید » -
رمان گذشته شیرین
رمان گذشته شیرین پارت ششم
گذشته شیرین پارت ۶ پاکت سیگارررر؟؟؟؟؟ این تو کیف من چیکار میکنههههه. صفایی: به به خانم نیلگون صادقی ، دانش…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 31
– چه عجب.. + پیدا شدن.. – کی؟ + دختر و پسر جاوید سعادت.. -چطور ممکنه؟؟ علی گفت همه شون…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان موتور عشق پارت ۱
مقدمه: می روم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه ی خوایش به خدا می برم از شهر شما…
بیشتر بخوانید » -
رمان ارباب عمارت
رمان ارباب عمارت پارت ۱۸
ارسلان_مادربزرگ… خاتون_هیچی نگو ارسلان! الانم نیازی نیست بری دنبال ضحا، اون بیچاره از دست تو و کارات فرار کرده…مگه نگفتی…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت 19
امروز قرار بود بروند خانه حاج فتاح یک مهمانی برای تازه عروس و داماد ترتیب داده بود و همه را…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرد مجهول
مرد مجهول پارت ۵
ـ این بوی چیه از رو پیراهن تو میاد هوم ؟ بی خیال شونه ای بالا انداخت : دوستم کنار…
بیشتر بخوانید »