ماه: فروردین 1403
-
رمان رزا
رمان رزا پارت شش (6)
منتظر موندم جواب بده _باشه میام..ادرس؟ _براتون میفرستم.. _فقط اقای؟ _کیانی هستم گرشا _جووون اسمتم مثل صدات قشنگه _جاااان؟!!!!! صدای…
بیشتر بخوانید » -
رمان رزا
رمان رزا پارت پنج (5)
منتظر موندم که جواب بده قلبم تند تند میزد یه حسی میگفت این همونیه که دنبالشم همونیه که میتونه منو…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 60
“سه سال و چند ماه بعد” موبایلش را تند داخل کیف انداخت و بعد از چک کردن اینکه تمام…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا20
پارت 20 از وقاحت اون مرد چشمام گرد شده بود که خبیثانه خندید و گفت: -دختر اونجوری نگاه نکن، احساس…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا19
پارت19 باورم نمیشد توی همچون دردسری گیر افتادم،چطور همچون حماقتی کرده بودم؟ اصلا چرا به آتنا اعتماد کردم؟ چشمای شرور…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا18
پارت18 لعنت بهش،اون مرد خیلی خوب بلد بود با روان آدم بازی کنه. میکائیل که متوجه شده بود من به…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا17
پارت17 با اینکه ترسیده بودم و چشمام سیاهی میرفت غرورم رو حفظ کردم و با تنفر بهش خیره شدم. نمیخواستم…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا16
پارت16 آب دهنم رو قورت دادم و با اینکه تمرکز نداشتم به لب هاش خیره شدم تا ببینم این دفعه…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا15
پارت15 سرم حسابی سنگین شده بود و همش خوابم میومد. انگار از دیدن اون ص..حنه های مبتذل فشار افتاده بود…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا14
پارت14 میکائیل در کمال خونسردی پوک عمیقی به سیگارش زد و خیره شد به پاهای تتو شده ی سنا که…
بیشتر بخوانید »