ماه: فروردین 1403
-
رمان بره ناقلا
بره ناقلا 10
پارت10 اینا از نظر من بی بندوباری و حماقت هم میشد بهش گفت. یکم از نوشیدنیم رو مزه مزه کردم…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا 9
پارت9 اما اصلا برام مهم نبود چون من از یه مرد لات و بی سر و پا نمیترسیدم. اینبار نیم…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 59
با صدای زنگ موبایلش از خواب بیدار شد،قبل از آنکه تماسش را پاسخ دهد نگاهش را به ساعت داد ده…
بیشتر بخوانید » -
رمان رزا
رمان رزا پارت یک (1)
بی حوصله از گوشی در اومدم چه رمان مضخرفی بود اسم اون دختره هم رزا بود هوف اون رزا کجا…
بیشتر بخوانید » -
داستان کوتاه
کاکتوس | قسمت ۵ (پایانی)
لبخند زد و از جایش بلند شد. – میتونی از این موقعیت استفاده کنی، این محله و آدماش خوراک مستنده.…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 58
روی صندلی چوبی اتاقش جای گرفته بود و خیره ی آسمان صاف بیرون بود. قلب آیدا و آسمان امروز عجیب…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۶۱
در خیابان های ترکیه می چرخیدیم و سر بستنی بحث می کردیم. انگار نه انگار دیشب را غمباد گرفته بودیم.…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۶۳
همینکه به پایین رسید چشمانش گرد شد! رهام خیلی عادی میان جمعیت راه می رفت. با دیدن او لبخندی زد…
بیشتر بخوانید » -
داستان کوتاه
کاکتوس | قسمت ۴
همین حرکتش او را از بهت خارج کرد. سراسیمه و در عین حال عصبی با تکیه دادن به دیوار خودش…
بیشتر بخوانید » -
رمان ماه نشین
ماه نشین | پارت ۶,۷
#ماه_نشین #پارت6 مرده وار پله ها را بالا میروم داخل راهرو که پا میگذارم نگاهم به نگاه منای خوش آرایشی…
بیشتر بخوانید »