ماه: شهریور 1402
-
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 19
صبح با کرختی از جایش بلند شد و خمیازه کشان به طرف حمام رفت.. دوش آب سرد خواب را از…
بیشتر بخوانید » -
یکی بود؛یکی نبود
رمان یکی بود؛یکی نبود!پارت بیست و هفت
با حس کشش دستم به تشر سمتش برگشتم و خشن دستمو از بین پنجه هاش بیرون کشیدم،قاب براق چشماش پر…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۵۷
امیر درحالی که مغازه رو تی میکشید گفت: _ی سوال داشتم..راستشو بگو فقط کنجکاو گفتم: _چه سوالی؟ _اگه آریا برگرده…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی و هشت
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی و هشت 《راوی》 با کرختی پلک هایش را از هم فاصله داد… نگاهی به دور و…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت45
رفتم به ادرس ولی مادرش با حالی خراب درو باز کرد وگفت محمد دو روزه خونه نیومده گفته حالش خوبه…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی و هفت
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی و هفت 《راوی》 از این کوچه به آن کوچه،قدم میزدند… یک هفته ای می شد که…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
رمان بخاطر تو پارت ۵۳
(دلارام) با شنیدن صدای کوبیده شدن چیزی پلکامو باز کردم.گیج به دور و برم نگاه کردم. باز در کوبیده شد…
بیشتر بخوانید » -
رمان رویای ارباب
رمان رویای ارباب پارت ۹
(سلام بچه ها….امیدوارم حال دل همتون خوب باشه ببخشید که من نبودمو نتونستم پارت بزارم واسه خواهرم یه اتفاقی افتاد….مجبور…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی پارت ۷ و ۸
# پارت ۷ نمیدونم دقیقاً ساعت چند بود که از خواب بیدارشدم. از روی تخت بلند شدم و به چهره…
بیشتر بخوانید » -
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 18
برای اولین بار باید شب را توی یک اتاق میخوابیدند.. گوشه ی پنجره را باز کرد..نور ماه اتاق را روشن…
بیشتر بخوانید »