ماه: شهریور 1402
-
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی پارت ۵ و ۶
# پارت ۵ برای آخرین بار به اتاقم نگاهی کردم و از راه پله پایین رفتم. غم تمام خانه را…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۵۵
ساعت نزدیک های ظهر بود و روز خیلی شلوغی بود.. حسابی مشتری داشتیم از خستگی روبه موت بودم.. روی صندلی…
بیشتر بخوانید » -
دلنوشته
♥️دلنوشتهٔ صوتی من♥️
سلام عزیزان امروز تصمیم داشتم دلنوشته هایی که قبلا نوشتم رو به صورت صوتی اینجا بارگذاری کنم..با خودم گفتم شاید…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
رمان بخاطر تو پارت ۵۱
از فیلم بیرون میام و براش مینویسم :تو چرا انقدر قشنگی اخه بچه. اونم برام تایپ میکنه:تو خودت از بس…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۵۴
شب با تمام سر درد هام خوابیدم برای فردایی بهتر..! روز بعد خیلی زود از خواب بیدار شدم و دوش…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت44
بعداز ظهر آماده شدم به مادر هم گفتم میرم به فرشته سر بزنم سوار ماشین شدم رفتم محلشون رسیدم ماشین…
بیشتر بخوانید » -
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 15
عاشق سینه چاک او که نبود اما هر چه باشد زن بود..با تمام احساساتش در جلوی چشمانش تنها تصویر دختری…
بیشتر بخوانید » -
رمان رویای ارباب
رمان رویای ارباب پارت ۸
بلند شد و سمت پذیرش رفت _سلام خسته نباشید من خواهر رهام…اتاقش عوض شده؟ _بردنش توی کما… وحشت زده پرسید…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۳۷
با استرس نگاهم را بین اخمهای درهم آرمان و چهره خونسرد آرمین میچرخانم آرمین اما بیتوجه به مردمکهای خونی آرمان…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
بامداد عاشقی پارت ۵۳
نمیدونم اما هیچ دلم نمیخواست محتوای نوشته شده داخل نامه رو ببینم.. شاید میدونستم..! داشتیم برمیگشتم یزد و من تمام…
بیشتر بخوانید »