ماه: شهریور 1402
-
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی پارت ۳
پارت ۳ دو هفته از اون روز میگذشت، بهادر توی این مدت چند باری دوباره به خونهمون اومده بود. اوضاع…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
رمان بخاطر تو پارت پنجاه
…. خودمو روی مبل میندازم و با دست کف پاهامو مالش میدم. صدای زنگ در بلند میشه.با کلافگی میرم که…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی و پنج
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی و پنج 《راوی》 _تیدا؟پاشو اینجوری که نمیشه… دست اش را گرفت و به زور بلند اش…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۵۲
اون شب آریا ساعت ۱۲ شب بود که با صدای گرفته باهام تماس گرفت.. جواب دادن من به تماسش هم…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی پارت ۲
# پارت ۲ نزدیکهای ظهر بود و من همچنان تو اتاقم مونده بودم. شاید اگه اون حرفها رو نشنیده بودم،…
بیشتر بخوانید » -
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۲۳
_فکر میکنی من اینجا خوشبختم؟ خوشحالم از اینکه تو عروسشون شدی؟ اشک هایش دوباره ریختن، ولی او پاکشان کرد…باید قوی…
بیشتر بخوانید » -
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 14
شام را از نزدیک ترین رستوران به انتخاب کیوان سفارش دادند و زمان زیادی طول کشید تا پیک غذا را…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتهای دنیای من با تو
انتهای دنیای من با تو _ پارت 26
…ڪـــــاش زڹدڳِے هݦ حــــآݪت پـــرۅآز دآشـــݓ… ️♥️ راوی: نور آفتاب، پلکهایش را لمس کرده و از خواب بیدارش می کند.…
بیشتر بخوانید » -
رمان لقب اشتباهی که به تو دادم
لقب اشتباهی که به تو دادم part 8
Part_8 لقب اشتباهی که به تو دادم #فلش بگ #سال 2022 مکان :عمارت(…) #هانا 4 ساعت زیر دست اینام خسته…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت43
خوشحال بودم اینکه احتمالش زیاده فرشته قبولم کنه اما نمیدونستم قراره اینقدر اذیت بشم کسی از آینده خبر نداره بعد…
بیشتر بخوانید »