مطالب وبسایت مد وان
-
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت1
نقطهٔ پایان«1» با قامتی خمیده قدم در چارچوب در گذاشت و تلو خوران وارد خانه شد؛ هوای سرد خانه، بوی…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۶۵
با قدم های سریع خودش را به در خانه خاله رساند. پاهایش تیر می کشید. دانیال را در بغلش کمی…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۶۴
سرم را به دیوار بیمارستان تکیه دادم. فضای سرد و دلگیر بیمارستان، حالم را بدتر می کرد. متین کنارم نشست…
بیشتر بخوانید » -
رمان تو برای او
رمان تو برای او پارت 17
بیرون میرود و پتو را سمت فرزانه میگیرد و میگوید:ببخشید تروخدا یه شیش هفت سالی هست کسی به اینجا سر…
بیشتر بخوانید » -
رمان هزار و سی و شش روز
رمان هزار و سی و شش روز پارت28
ماهین با تنی که با خون غسل داده شده بود کنج دیوار مچاله شده، زل زده بود به جسم بی…
بیشتر بخوانید » -
رمان هزار و سی و شش روز
رمان هزار و سی و شش روز پارت 27
با خواهرش هماهنگ کرده بود تا خونه برای صحبت با ماهین خالی باشه صبرش لبریز شده بود و میدانست…
بیشتر بخوانید » -
رمان تو برای او
رمان تو برای او پارت 16
_خدای من…چقدر یه نفر میتونه پست فطرت باشه. صدای رستا بود که با بغض این حرف را میزد.خود فرزانه هم…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۶۴
آتوسا : ارمیا پس کاوشی در باکس کودک، می پرسد: – حالا چرا دوتا صورتی؟ این سوالی بود که باید…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت آخر
تمام دیشب فکرش درگیر گل و جمله ای بود که روی برگه نوشته شده بود تا وقتی که مهرداد برایش…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت 101
بغض کرد و جلو رفت…..یاسر فاصله را تمام کرد و مادرش را بغل گرفت. _کجا غیبت زد؟ دورت بگردم الهی…
بیشتر بخوانید » -
رمان هرج و مرج
رمان هرج مرج پارت ۲۵
اهورا سر تکان میدهد و ابرو بالا می اندازد – خب. اون براش کاری نداشته. خیانت برای اون زن کاری…
بیشتر بخوانید » -
رمان هرج و مرج
رمان هرج و مرج پارت 24
********** ماشین مقابل خانه جدیدم پارک میکند. نیم نگاهی به کوچه ی تقریبا خلوت میاندازم. صدای تورج در سرم زنگ…
بیشتر بخوانید »