رمان رزا
رمان رزا پارت شش (6)
منتظر موندم جواب بده
_باشه میام..ادرس؟
_براتون میفرستم..
_فقط اقای؟
_کیانی هستم گرشا
_جووون اسمتم مثل صدات قشنگه
_جاااان؟!!!!!
صدای متعجبش باعث شدم بفهمم چی گفتم با دست زدم تو سر خودم ای خاک تو سرت رزا همیشه گند میزنی
_هیچی اقا با شما نبودم
حس کردم با لبخند عصبی گفت: الله اکبر..
وا این چشه؟
_چیزی گفتین اقا؟
_نخیر خانم من راس شیش پیشتونم فقط حتما حتما اقاتون خونه باشه که باهاتون تنها نشم
_اگه تنها بشیم چی میشه مگه؟
_لا اله الاالله با اجازه..
قطع کرد وااا!!!!!
این چرا همچی کرد؟ اگه تنها بشیم چی میشه مگه؟نکنه از این حاج اقاها باشه؟ نه حاج اقا که مربی بدن سازی نمیشه
بسیار عالی 💕😍
جرر😂😂😂