نویسنده هایی که به مدت یک ماه پارت گذاری نکنن رمانشون از سایت حذف میشه

رمان رویای ارباب

رمان رویای ارباب پارت ۲۲

4.4
(144)

نفس عمیقی میکشم و سوار ماشین میشوم که یهو در باز میشود و تینا درون ماشین می آید!

_مثلا چه غلطی میخوای بکنی؟با مادر بچت!
اصلا میتونی؟!

_چند میخوای؟!

_چی؟

_چقدر بهت پول بدم که بری گمشی دیگه نبینمت!؟

_اها…..این شد حرف حساب

با چشمان گرد شده نگاهش میکنم،یعنی منتظر حرف من بود!؟
چقدر یه آدم میتواند پست باشد که بخاطر پول این همه دروغ بهم ببافد

_چند؟

_۲٠٠ میلیارد

_۲٠٠ میلیاردد؟؟؟؟؟؟؟

_هووووووو حالا نه اینکه نداری!
۲٠٠ میلیارد برای تو پول خورده!

_اخه من اگه ۲٠٠ داشتم الان اینجا بودم؟

_دیگه اونش به من ربطی نداره!
تا شب باید بزنی به کارتم

_اخه تو اصلا میدونی ۲٠٠ میلیار چقدر صفر داره؟

_دیگه اونش به خودم ربط داره……

دستم را محکم به فرمان میکوبم….تا حالا هیچ وقت اینقدر پول به کسی نداده بودم!

_از کجا معلوم بگیری و باز بیای بگی پول میخوام!؟

_نگران نباش…مینویسم،امضا میکنم،اثر انگشت میزنم که دیگه باهات هیچ کاری ندارم

صدای پیامک موبایلش بلند میشود،نگاهی به صفحه می اندازد و سریع میگوید
_ببین من باید برم…بزن به کارتم

از ماشین پیاده میشود و سوار تاکسی میشود….پوزخندی میزنم، حتما رفته یکی دیگه رو تور کنه!

ماشین را روشن میکنم و به سمت شرکت میرونم

****

_۲٠٠میلیارددددددددددد!

سرم را تکان میدهم که بیشتر عصبی میشود

_وای وای آیدین گند زدی……نگو که میخوای بدی بهش!

_مجبورم امید
بفهم منو

_این پول برای شرکته……وای خدایا
همیشه بلدی ضرر بزنی!هیچ وقت نمیای یه خبر خوب بیاری….

نگاهش میکند…از گفته خودش پشیمون میشود، باید مراعات حالش را میکرد
به سمتش میرود در آغوشش میگیرد

_اشکال نداره باهم درستش میکنیم!
قرص هاتو خوردی؟

_نه!

عصبی تر میشود و این بار داد میکشد
_نخوردی اومدی شرکت!
ای خداااا موقعه عقل دادن یادت رفت به این رفیق ما یه عقل بدی نه؟!
پاشو…پاشو برو خونه قرصاتو بخور

_خوبماااا

دوباره داد میزند
_برووووووووووو

از شرکت خارج میشود و به سمت خانه ی رویا میراند
در راه گل و شیرینی هم میگیرد ،وقتی به دم خانه رسید ،با چیزی که دید احساس کرد قلبش نمیزد!

رویا با یک پسر غریبه خوش و بش میکرد و میخندید!!!!

شیشه ها دودی بود و آنها متوجه اش نمیشدن
از ماشین پیاده شد…رگ های گردنش بیرون زده بودند!

رویا از دیدنش احساس کرد یک سطل آب یخ رویش ریختند

_آقا شما اینجا چیکار داری؟

متعجب سر تکان میدهد
_شما چیکار دارین؟

_جواب منو بده

_من نامزدشون هستم

چشمانش گرد میشود و نگاه به رویا میکند که در چشمانش ترس موج میزند!

_نامزد!

مرد را کنار میزند و وارد خانه میشود و در را میبندد
بی توجه به در زدن ها،دست رویا را میگیرد همراه خود به خانه میکشد

روی زمین پرتش میکند

_این عوضی کی بود داشتی باهاش حرف میزدی؟

انگار لال شده بود….از ترس هیچ حرفی نمیزد

عربده کشید
_هااااااااااااااا

_لال شدی چرا؟
تو که خوب بلبل زبونی !
حرف بزن دِ لامصب

_به…..بخدا……..هم….همسا….همسایمونه………آیدین

حتما نظراتتون رو بنویسیدااا
اگه ببینم حمایت میشه زود به زود پارت میدم🥰

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا : 144

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Sahar mahdavi

✌️😁
اشتراک در
اطلاع از
guest
16 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
لیلا ✍️
1 سال قبل

دویست میلیارددددددددد😱😱
عاقا یکی تو سر این مرتیکه بزنه اون پول بی‌زبون رو حروم اون دختره هرزه نکنه😤🤧

اَه اعصاب نمیزارن واسه آدم😑

saeid ..
1 سال قبل

اگر پول رو بده واقعا احمقه!

Fatemeh
Fatemeh
1 سال قبل

برعکس بقیه حس بدی به آیدین ندارم.حس میکنم واقعا بی پناه و عاشقه.امیدوارم عقلش درست کار کنه و عاشقانه های قشنگی ازشون ببینیم. این تینام به خاک سیاه بشینه و انگار با یکی هم دسته که آیدینو زمین بزنه.

خواننده رمان
خواننده رمان
1 سال قبل

آیدین چکارست که ۲۰۰میلیارد براش پولی نیست😱😱

HSe
HSe
1 سال قبل

آیدین عصاب اینا نداره کلا 😕
اگه رویا گل و شیرینی و نمیخواد ، بده به من 🥲
خسته نباشی سحرجون 💜

زن اول سامی😜😆
زن اول سامی😜😆
1 سال قبل

چخبره ۲۰۰ میلیاردددددد😱😱
خب بزن بکش دیشب بده بخدا کمتر میشه🤦‍♀️
آیدین واقعا خنگه🤦‍♀️
واقعا خنگه🤦‍♀️🤦‍♀️
مرتیکه وحشی الان یه بلایی سر رویا میاره😥🥺
عالی بود سحریییییی🤍🥰✨️

𝓗𝓪 💫
1 سال قبل

۲۰۰ میلیارد ماشالله😂
خسته نباشی عزیزم💖

LEKA .
LEKA .
1 سال قبل

این پارت زیاد جالبت نبود چون غیرت پسر رو تو بیشتر رمان ها خوندیم
و اینکه ۲۰۰ ميليارد هم واقعا منطقی نیست

...
...
1 سال قبل

سحر جان من همه‌ی رمانات رو خوندم و دنبال کردم (خواننده‌ی خاموشم) اما این دفعه کامنت دادم تا بگم این ۲۰۰ میلیارد خیلی غیرمنطقیه! طرف بهش یه ارث کلان برسه و خودش هم ۲۰ سال تلاش کنه چند تا شرکت داشته باشه و پولاش رو خرج نکنه باز هم ۲۰۰ میلیارد نمیشه!! درسته رمانه ولی خوب نیست آوم اینقدر جوکیر و بی جنبه باشه و هر چی به ذهنش خطور کنه رو بنویسم حرفم با همه‌ی نویسنده‌هاس من دیگه کامنت نمیدم همین اولی و آخریش بود ولی یکم رو خودتون کار کنید اسم کس خاصی رو هم نمیارم!!!

دکمه بازگشت به بالا
16
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x