رمان سرجوخه پارت ۲
دوست هایی که مثلن دوستن!
فقط بلدن کراش بزنن و هر*زه بازی کنن!
با بلند شدن صدای زنگ تلفن خونه. گوشی رو پرت کردم روی مبل و دویدم سمت تلفن.
نگاهی به شماره انداختم ، ناشناس بود.
تلفن رو با تردید جواب دادم.
-آوین. بهتره این مسخره بازی رو تموم کنی . دیشب مهرداد زنگ زد و هرچی از دهنش درومد به من گفت . پرو پرو برگشته میگه مست میکنم میام خونتون . این یعنی چی ها؟ یعنی تو به شوهرت زیاد رو دادی .
ببین اگه این ماجرا رو تموم نکنی ، دیگه نه تو داداشی داری و نه من خواهری . رفت و آمد تعطیل فهمیدی؟
و تلفن قطع شد .
قطره اشکی از گوشه ی چشمم پایین آمد .
فکر نمیکردم به خاطر چند میلیارد پول قید همدیگه رو بزنن .
اشکانم را پاک کردم و آب دهانم را قورت دادم .
بی حوصله به طرف مبل رفتم و خودم رو روش رها و سعی کردم به حرفای دایی فکر نکنم .
ولی مگه میشد؟
با حرفاش قلبم شکست و مطمئنن تا روزی که جون در بدنم هست و زنده ام ، هیچ وقت حرف های امروز دایی رو فراموش نمیکنم!
* * * *
تلفن را قطع کرد .
تند رفته بود خیلی هم تند!
تعجب کرد چرا آوینی که همیشه برای جوابگویی حاضر بود ، دربرابر حرف های او سکوت کرد.
وارد خانه شد و نگاهی به بقیه انداخت . با تعجب به او نگاه میکردن .
_بابا به نظرت تند نرفتی؟
خودش هم پشیمان بود اما چه میکرد؟
_رفتم . ولی آوین جوابی بهم نداد . یعنی اصلا حرفی نزد!
سامیار پوزخندی زد و آرام رو به پدرش گفت:
_اصلا عمه خونه بود؟ شاید یکی از خدمتکار ها جواب داده باشه .
ساتین پشت بند صحبت های برادرش گفت:
_اول صداش رو میشنیدید بعد شروع میکردید. الان خدمتکارشون شنیده باشه ، فردا براتون بد نمیشه؟
اخمی کرد. ساتین و سامیار پایشان را زیاد از گلیمشان دراز کرده بودند.
_همین شما دوتا زور کردین بعد واسه من نطق هم میکنین؟
عصبی گفت و به اتاقش رفت و دررا محکم کوبید .
سکوت تلخی بر خانه حاکم شد .
رها بغضی که در گلویش جوانه زده بود رو قورت داد:
_عمه خونه نبود ، احتمالا اون کسی که تلفن جواب داده رامونا بوده!
سینا با شنیدن حرف رها ، اخمی کرد:
_عمه کجا رفته؟
رها آرام جواب داد:
_برای کار های شرکت رفتن ترکیه!
سینا نفسش را با حرص بیرون داد:
_امیدوارم خدمتکار تلفن رو جواب داده باشه و حرف های بابا رو شنیده باشه نه رامونا .
قلمت خیلی قشنگه از داستانت هم خوشم میاد
موفق باشی نویسنده جان😊
ممنون💞
امیدوارم تا آخر رمان همچنان ازش خوشتون بیاد💓
عالی بود عزیزم خسته نباشی❤