نویسنده هایی که به مدت یک ماه پارت گذاری نکنن رمانشون از سایت حذف میشه

رمان قَراوُل

رمان قَراوُل پارت ۲۴

4.5
(55)

راحله به مغزش فشار می آورد بلکه رسول نامی بیابد و البرز منتظر نگاهش می کند
– نه …این چند ماه رسول نداشتیم
البرز چپ چپ نگاهش می کند
– راحله … راحلههه
شاخک های مرد تیز می شود … گربه است؟
جسم ظریفش بین چهارچوب پیدا می شود
آشوب با دیدن البرز لحظه ای مکث می کند … هرجا می رفت این لعنتی بود
به خودش می آید و با صدای نازکش زیر لب سلام می کند … البرز سری تکان می دهد و راحله استقبال می کند
– سلااام پرنسس … جانم چیشده؟
ابروهای البرز بالا می رود … پرنسس؟ … دقیق نگاه می کند … پرنسس هم به او می آید اما گربه بیشتر!
باز آن نقاب را به صورتش زده … همان که با هر حرکت صورتش جرینگ جرینگ صدا می دهد
آشوب اما درونش دچار آشوب شده … او اینجا … با راحله چه می خواست؟ … آن هم تنها!
سعی می کند بی توجه باشد
– دارو های دی آشوبو اومدم بگیرم … خودش هاسپیتال شهره نمی تونه بیاد بگیره
– اوکی … بیا تو تا برم بیارم
آشوب داخل می شود و غر می زند
– همتون از این انگلیسیا یاد گرفتین … جای اینکه باهاشون مقابله کنین زبونشونم رواج میدین
راحله می شناسد آشوب را … او روی این نکات ظریف خیلی حساس بود … فرهنگمان … استقلالمان … اینها همه جزو آرمان های آشوب بود
راحله می رود به سراغ دارو ها و آن دو را تنها می گذارد
البرز از جا بلند می شود … دیگر کجا را بگردد که نگشته آخر؟
– کاری نداری گربه؟
آشوب نگاهش می کند … او نمی تواند اینجا تنها با راحله باشد … اصلا چه معنی داشت؟ … روستا یک سری قوانین دارد
نمی داند چرا اما حرص دارد کلامش
– نه می تونین برین خرس!
البرز خنده اش می گیرد … چرا به این دختر که می رسید اخلاقش عوض میشد؟
با انگشت اشاره ضربه ای به آویزهای نقاب آشوب می زند
– هیس … این پرستارِ از ناف لندن اومده می شنوه دیگه حساب نمی بره کسی
خنده می رود بر لب آشوب پدیدار شود که به زور نگهش می دارد … از نظر او هم انگلیسی حرف زدن احمقانه است؟
– آقای مالک من هرچی فکر می کنم کسی به اسم رسول به ذهنم نمیاد همچنان … آشوب بیا داروها
البرز نفسش را با فشار بیرون می دهد
– دنبال کسی به اسم رسول می گردین؟
البرز نگاهی به چشمان آبی دختر می اندازد
– ای بگی نگی
آشوب داروهارا از راحله میگیرد
– خب من یه رسول میشناسم … تازه اومده ده
البرز لحظه ای از حرکت می ایستد تا حرفش را تحلیل کند … آخرش گربه ی مورد علاقه اش از کل این ده به درد بخور تر است
– تو معرکه ای دختر … آدرسی چیزی داری بدی بهم؟
آشوب متعجب از این همه شوق او سر تکان می دهد و هیچ حواسشان به راحله ای که به جو میانشان اصلا حس خوبی ندارد،نیست
– آدرس که نه … ولی چشمی بلدم خونه ای که توشه رو نشون بدم … یه مقداری خارج از دهِه
البرز با شعف نگاهش می کند
– تو واسه این ده زیادی به حضرت عباس … منتظر چی پس … بریم پِی یِش
آشوب از میزان شور و شوق او خودش هم به هیجان می آید … چه خوب که می تواند بعد از آن همه کمکی که در حقش کرد،او هم کاری بکند برای جبران
البرز می ایستد و با همان وقار و جنتلمنی شهری اش با دست به جلو اشاره می کند که یعنی اول شما!
راحله دیگر از این متعجب تر نمی شود … تا قبل آمدن آشوب با یک من عسل هم نمی توان خوردش حال …!
این دختر مهره‌ی مار داشت؟ … قبول زیباست … اما انقدرش هم دیگر زیادی است!
– خدافظ راحله … برای داروهاهم ممنون
راحله لبخند زوری بر لب می نشاند و البرز فقط سرش را به معنای خداحافظی برایش تکان می دهد
چشمان راحله بدرقه می کنند دختری ساکت و مردی که مدام اذیتش می کند
حسادت می کند؟ … آری حسادت می کند … او درس خوانده ی ده است … پرستار است … همه ی توجه ها باید برای او باشد نه آن دخترک بی سوادی که فقط چشم هایش برق می زد و سرجمع روزی ده کلمه سخن نمی گفت
دندان قروچه ای می کند و کاغذ هایی را که البرز با بدخلقی هر کدامشان را گوشه ای پرتاب کرد را جمع می کند
_______________________

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا : 55

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Sahel Mehrad

پریشان در پریشان در پریشان ...
اشتراک در
اطلاع از
guest
33 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Setareh.sh
Setareh.sh
پاسخ به  Sahel Mehrad
21 روز قبل

وای چه خان و دی آشوب که تو کاور رمانت هستن نازن😍❤️🤤.
مخصوصاً دی آشوب چه خوشکل و دلبر بوده جوونیاش😍❤️🤤.

نازنین
نازنین
21 روز قبل

ای بابا این اوضاع خراب یه حسود خانوم کم داشت که راحله خانوم تکمیلش کرد…چه حرف بی ربطی یعنی آدم فقط باید عاشق دکتر مهندسا بشه بی سواد دل نداره دختره ی عقده ای😏ممنون بابت پارت ساحل جونم

نازنین
نازنین
پاسخ به  Sahel Mehrad
21 روز قبل

یکی ازدوستای مدرسه ای من یکی از نخبه های زمان خودمون بود تو کلاس حرف اول رو میزد اما خب بخاطر شرایطش تا دیپلم نتونست بیشتر بخونه اینجوری بگم اونایی که درسشون افتضاح بود یه کاره ای شدن اما این بنده خدا نه خانه دارشد هرکس یه موقعیتی داره ولی بخدا میتونم بگم از فوق لیسانس شعورش بیشتره در این حد ولی متاسفانه امثال راحله زیادن که درس خوندن اما قد یه نخود شعور ندارن….داستانت رو خیلی دوست دارم خسته نباشی گربه خانوم😂😂

نازنین
نازنین
پاسخ به  Sahel Mehrad
21 روز قبل

آفرین به تو دقیقا باوجود اینکه مال زمان گذشته هست مثل کوه پشت دخترشه دست مریزاد

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
21 روز قبل

میخواستم بیام با این کاور دهه چهل بزنمت که کامنتتو دیدم😂
خان قشنگ لوک خوش شانسه🤣

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
پاسخ به  Sahel Mehrad
21 روز قبل

بلاخره وقت انتقام رسیده ادمین گرامی ساحل دوباره عکس عوض کرده به جریمه نقدی محکومش کنید🤣🤣🤣🤣

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
پاسخ به  Sahel Mehrad
21 روز قبل

عدالت باید رعایت شه بخشش هم لازم نیست اعدامش کنید🔫

مائده بالانی
21 روز قبل

خسته نباشی ساحل جان
مثل همیشه عالی و بی نقص شیفته نوع روایت و قلمت هستم.❤️

Setareh Sh
21 روز قبل

به به راحله خانمم نومزد دزد حسود عقده ای 😑😐😬🤢🤮.
چقدر چندش و مستراب این راحله 🤢🤮🤢🤮.
سیمرغ بلورین چندش ترین دختر سایت تقدیم می شود به:
راحله خانم🤢🤮.
ساحل گلی 😍❤️.تورو خدا یه فکری به حال این شاهرخ و راحله بکن خیلی سم شودن 🤢🤮.اصلا این دوتا رو باهم شیپ بکن ☺️.شیپ راحله و شاهرخ چطوره خواهر🤔🙂❤️؟

Setareh.sh
Setareh.sh
پاسخ به  Sahel Mehrad
21 روز قبل

خواهر من کلا کارم تخریب ۱۰از۱۰عه 😂🤣.
آره هم شاهرخ سمه هم راحله سمه.جفتشون بهم میان وای که دوتا سم بیفتم پای هم چی میشه ساحل گلی 😍❤️.آقا جفتشونو زن و شوهر کن برن شهر ما دیگه ریختشونو تو رمان نبینیم خواهر دست تون درد نکنه🙏❤️🥺.

خواننده رمان
خواننده رمان
21 روز قبل

فقط این وسط راحله رو کم داشتیم که بخواد با اشوب رقابت کنه تو بدست اوردن دل البرز .نمیدونه دل البرز فقط مال آشوبه.کاور جدیدت هم قشنگه فکر کردم البرز و آشوب باشن که گفتی خان و صدیقه است. به اونا هم میخوره تیپ دهه پنجاهیه

خواننده رمان
خواننده رمان
پاسخ به  Sahel Mehrad
21 روز قبل

همینو بذار از نظر من بهتر از قبلی به شخصیتای داستان میخوره

خواننده رمان
خواننده رمان
پاسخ به  Sahel Mehrad
21 روز قبل

زیادی به روز بودن چون داستان مال حدود نیم قرن پیش هستش این کاور جدید بیشتر بهشون میاد ولی خب شما نویسنده هستین و صاحب اختیار و البته با استعداد😍

لیلا ✍️
21 روز قبل

واقعاً باید نوع نوشتارت رو تحسین کرد
یعنی سرما خوردم شدید ولی با این وجود دلم نیومد سر نزنم اینجا و نظر ندم
کاور رمانت هم عالیه😍 شخصیت‌پردازیت خیلی خوبه، یعنی تضاد شخصیت منفی و مثبت رو به زیبایی تصویر می‌کشی.
از تکرار اسامی کمتر استفاده کنی بهتره☺

لیلا ✍️
پاسخ به  Sahel Mehrad
20 روز قبل

مثلاً باید کمی توصیفات رو تغییر داد
آقا من همه‌چیز دون که نیستم سخته🤧🤢

آشوب با دیدن چهره‌ی مرد مقابلش لحظه ای مکث می کند … هرجا می رفت این لعنتی بود
به خودش می آید و با صدای نازکش زیر لب سلام می کند … در جواب به تکان دادن سر اکتفا می‌کند. کمی بعد سر و کله‌ی راحله هم پیدا می‌شود.
– سلااام پرنسس … جانم چیشده؟
ابروهای البرز بالا می رود … پرنسس؟ … دقیق نگاه می کند … پرنسس هم به او می آید اما گربه بیشتر!
باز آن نقاب را به صورتش زده … همان که با هر حرکت صورتش جرینگ جرینگ صدا می دهد
دخترک اما درونش دچار آشوب شده … او اینجا، در کنار زنی که چشم دیدنش را نداشت چه می خواست؟ … آن هم تنها!
سعی می کند بی توجه باشد
– دارو های دی آشوبو اومدم بگیرم … خودش هاسپیتال شهره نمی تونه بیاد بگیره
– اوکی … بیا تو تا برم بیارم
آشوب داخل می شود و غر می زند
– همتون از این انگلیسیا یاد گرفتین … جای اینکه باهاشون مقابله کنین زبونشونم رواج میدین
راحله می شناسد آشوب را … او روی این نکات ظریف خیلی حساس بود … فرهنگمان … استقلالمان … اینها همه جزو آرمان های آشوب بود
به سراغ دارو ها می‌رود و آن دو را تنها می گذارد
البرز از جا بلند می شود … دیگر کجا را بگردد که نگشته آخر؟
– کاری نداری گربه؟
دلخور نگاهش می کند … او نمی تواند اینجا تنها با راحله باشد … اصلا چه معنی داشت؟ … روستا یک سری قوانین دارد
نمی داند چرا اما حرص دارد کلامش
– نه می تونین برین خرس!
خنده اش می گیرد … چرا به این دختر که می رسید اخلاقش عوض میشد؟

معذرت که کمی دست بردم توی داستان
آخه سخت بود همون‌طوری اسامی رو کم کردن

Setareh.sh
Setareh.sh
21 روز قبل

ساحل گلی 😍❤️.
یه سری تو رمانم بزن .همون اتفاقی که دوست داشتی افتاده. بله بله تشریف بیاورید و با چشم خود ببینید 😍😂🤦.

آخرین ویرایش 21 روز قبل توسط Setareh Sh
دکمه بازگشت به بالا
33
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x