رمان مقهور پارت ۱
طلا:
چادرم را جلوتر می کشم … گذر کردن از این غرفه ها مانند تونل وحشت بود … نگاه ها … حرف ها … قضاوت ها … با یک جمله ی مشترک:《دختر حاجیه؟》
دختر حاجی بودم … حاجی رسولیِ فرش فروش … معتمد … کار درست … خدا پرست … دین دار
بالاخره تونل وحشت تمام می شود … نفس عمیق کشیدن تنها واکنشم نسبت به این تزلزلِ بعد از ترس است
هنوز بازدمِ خیال راحتم را بیرون نداده ام که صدای ناقوس می آید … ناقوس ترس … صدای موتور … از رو به رو … الوند … خدایا … یا خدا … الوند است
وحشت زده راه رفته را بر می گردم … دیگر حتی نگاه ها هم از یادم می رود
چادر را جمع می کنم و می دوم … وحشت گلویم را می فشارد … آهوی ترسویی شده بودم که از ترس حیوان درنده ای می دوید
می خواهم صدا بزنم بابا ولی صدایم در نمی آید … خفگیِ نابسامانی دارم … دلهره ای بی نهایت
نمیشد … به غرفه ی پدر نمی رسیدم
خدا نمی بخشد او را … نمی بخشد … صدای موتور بی صاحبش نزدیک و نزدیک تر می شود و من خودم را درون یکی از غرفه ها پرتاب می کنم … چاره ای نیست … گرگِ این روزهایم بود … من نمی خواستم دوباره دریده شوم
بوی زعفران اعلایی به صورتم کوبیده می شود … سرشار از تشویش از پشت شیشه ی غرفه ی ادویه عبور موتورش را می بینم … هیبت سیاه پوشش عبور می کند و نفسم بالاخره از سینه خارج می شود … الهی … الهی بمیرد!
دست روی سینه ام گذاشته ام … شاید کمی تپش قلبم آهسته شود … آرام باش طلا … آرام باش دختر
از پشتِ شیشه هراسان نگاهم به قامت بلندش است که از روی موتور غول پیکرش پیاده می شود … کلاه کاسکت را از سرش در می آورد … خدا لعنت کند آن چشمانِ سبزِ خونخوارش را
دستی روی شانه ام می نشیند … وحشت زده از جا می پرم
– خانم … هی خانم
پیرزنِ بیچاره سبدِ خرید به دست نگاهم می کند
– ججانم
لرزش دستان من حتی از این پیرزن هم بیشتر است
– چرا زهله ات ترکید مادر؟ … جلوی در ایسادی
راست می گفت … نگاه فروشنده را دیگر کجای دلم بگذارم؟ … نکند بپرسد تو دختر که هستی؟
معذب کنار می روم
– ببخشید …
بیرون می رود و من باز به شیشه می چسبم … نیست … موتورش هست … کلاه کاسکتش هم … حتی کت چرم مشکی رنگ هم … ولی خودش نیست
پس داخل مکانیکی اش شده … درب را باز می کنم … انگشتانم گزگز می کنند … گوش هایم زنگ می زنند
گوشه چادرم را بالا می گیرم و با آخرین سرعت می دوم … ترسو بودم … یک دخترکِ ترسوی احمق!
برای خوندن سریع پارت ها لطفا عضو کانال تلگرامی رمان بشید❤️
کانال رمان
https://t.me/romanmaghhoor
کانال رمان آزرم
https://t.me/romanazarm
ممنون که اینجا هم پارت گذاشتی ساحل جانم😘🤗
خواهش می کنم❤️
دیگه یه سری از بچه ها گفتن تلگرام ندارن.به خاطر اونا گفتم اینجا هم بذارم
ای من فدااااااااای توبشم الهی که انقدر ماهی 😘😘😘😘😘
نشی که❤️
ممنون
❤️
مبارکههه ساحل جونم
از اسمش معلومه که رمان جاذابی (😂) قراره بشه.
وای.
من از الان رو الوند کراشم.
چشم سبز و موهای مشکی 😭😭😭😭😭😭😭
(البته هنوز از رنگ موهاش چیزی نگفتی. 😂🤦🏼♀️)
اگه طلاجون خیلی ازین بابت ناراحتن من میتونم تکلف الوند عزیز رو برعهده بگیرم (نیشم تا فرق سرم باز شده است.)
قشنگ اومدی🤣🤣
دل درد گرفتن از خنده🤣🤣🤣🤣🤣
قربونت سحر جون
من وظیفم شاد کردن روح دیگران و لبخند اوردن بر روی لبانشان است 😂🤦🏼♀️😉❤
💋💋💋💋💋💋
😂😂😂😂😂
همه دارن به سردار خیانت می کنن🥹
من از اولشم رو سردار کراش نبودم بابا
زورگوی خوشم نمیاد 😂😒
عشق اول و آخرم آراز و الوند جان عزیز ( ببخشید اگه عاشق دو نفر همزمان باشم خیلی زشته؟😂🤦♀️)
(ساحل دارم مسخره بازی در میارم. باور نکنی یهو 😭😭😂😂)
وای آراز😂😂😂😂
ولی من رو سردار کراش بودم 😐
رو شخصیت رمان خودم کراش می زنم 😂
وای منم یه تایمی واسه خودم پارت مینوشتم
یعد خودم رو یارو شخصیت اصلیه کراش بودم
میخاستم خودمو وارد رمان کنم بشم اون دختر خونه خراب کن ک مرد زن دارو از زنش میدزده
اصلا یه وضعیتی
آخر سر توبه کردم.
همه پارتامو پاک کردم
تا ی ماه عزادار بودم 😂🤦🏼♀️
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
اصلا مغزم اون تایم پر از چرت و پرت شده بود 🤣🤣🤦🏼♀️🤦🏼♀️
میون این همه دلبر من با دلم کدوم ور ؟؟؟؟
واقعا کدوم ور؟؟🤣🤣💔
🤦🏿♀️😂
رمان جدید مبارک عزیزم
از همین پارت مشخصه موضوع جالبی داره
مچکرممم❤️
خواهران محترم حجابتون رو رعایت کنین حاج الوند(یاکوزا) وارد میشود😂😂😎
حاجیمونننننن اووومدددددد
قربونت قد و بالاش بشم من 🤩💋
(کم کم دیگه خودم داره حالم بد میشه ازینکارا😂🤦🏼♀️)
چقدرم سر به زیر ماشالاه😂🤫
منظورت چیهههه
من خیلیم حجب و حیا دارم🤣🤣🤦🏼♀️
سنی دمیرم الوند دیرمم(تورو نمیگم الوند رو میگم)😂😂😂😂
اخ من سنه گوربان اُلُم بالاسی 😂💋
😙😙
سنش خیلی رفت بالا😂
مرد هر چی حاجی تر ، جاذاب تر 😂😉🔥
😂😂😂😂🤦🏿♀️
این از کجا پیداش شد ؟؟ 😂😂😂
من الان حاجی جذاب از کجا گیر بیارم ؟؟؟؟🤷♀️
باید اگهی بزنم😂😂🤣
آقا الوند حاجی نیستتتت😂😂😂😂
حاجیشم میکنیم غَم اِلَمه ( غصه نخور)
ترکی گفتی؟🥲
هن(بله)
ساحل جان تو اهل کجایی خیلی دوست دارم بدونم
وای من عاشق زبون ترکی ام 🥹
من لرم 😁
اشکالی نداره یادت میدیم قشنگ سه تا معلم داری
من و ثنا و دختر عموم رها هم هست خیالت راحت😂😂
ساحل من یه روز تو آینده میام تو خونه شما من خیلی دوس دارم بدونم لرا چطورین؟
اسمم سناعه عشقم😭😭😂😂
روش حساسم اخه
یه تایمی یه دوستی داشتم به اسم ثنا
چوخ موزخرف ادمی دی (خیلی ادم مزخرفی بود) 🤦🏼♀️
ازون موقع به بعد دیگه روش آلرژی میدا کردم 😂😂
بَشله(ببخشید)😂😂
یاخچی سنا بالام!
حیلده؟؟ حله؟؟
اره حله بالام جان 😂😂❤
وای دخترای لر خیلی خوشگلن
(البته دخترای ترک هم واقعا خوشگلن مثلا من و سحر 😂😉😌😌)
نه نه دخترای ترک خوشکلن دخترای لر جسورن 🤌🏿
ای بابا.
شکست نفسی میکنین که
شما هم جاذابی هم جسور 🌝😂😉
شکسته نفسی نیست دخترای ترک واقعا خوشکلن😁
ایشالا رمان بعدی رو میزنم تو لهجه ترکی 😂
اسم شخصیتاشم بزار سنا و سحر 🤣🤣🤣🤣🤣🤣
وای شوخی میکنمااا
جدی نگیری یهو
هر چی عشقت کشید بزار عزیزدلم 😍❤
ولی ساحل
نظرت چیه یکی از رمانت اسم شخصیت پسره معراج باشه 🤔😂
خیلی قشنگه به نظرم
اره دختر ترک پسر لر
عجب ترکیبی😂😂🤌
پسره از شدت خوشگلی دختره میمیره
دختره از شدت شجاعت پسره خودشو 😂😂😭😭
چ کشت و کشتاری شد🤣🤦🏼♀️
ایوای گیریلدیم گولماخ دان😂😂😂😂
😂😂😂😂
بله بله هله هاراسین گورموسن؟؟؟😂😂
هنو کجاشو دیدی؟؟
هنوز که هیچ جاشو ندیدم جیگرم 😂😉🔥
میخوای خلوت کنیم نشونت بدم 😂😐
یاحسین رومون تو روی هم باز شد الفاتحه دیگع کسی نمیتونه جلوی منو بگیره🤣🤣🤣🤣🤣
ای جااااننن.
پس خلوتم میکنی پلنگ؟ 😉😉😉😂😂😍🌚🔥😘
آره منم نظرم اینه این بحثو دیگه ادامه ندیم 😂😂🤦♀️🤦♀️
پلنگ؟؟؟؟ گربه هن نمیشم من😂😂😂
آره دیگه قشح یرلره گتمیره
تو پلنگ منی.
منو چنگ میزنی.
تو شکارم کردی.
(بقیشو یادم رفت 😂)
عیبی یوخ چال اوینیاخ🤣😂
وای سحر ترکی؟
عشقم هم زبونیم کهههه
وایییییییییی ذوق مرگ میشم الان😂😍🥰
اهل کجایی ؟؟ من خودم تبریز
اصالت ترکی ما برمیگرده به طرفای اردبیل 😂❤️🔥
بیا ازین به بعد ترکی حرف بزنیم ساحلی حرص بدیم 😂😉
البته بگم رشت زندگی میکنیم
از طرف مادری ترکیم
از طرف پدری هم تات هستیم
بعد رشت هم زندگی میکنیم
سه تا زبان و گویش در من جای گرفته 😂😂
گل منی ده آپار رشت🥲
(بیا منم ببر رشت)
چشم گوزل قز (دختر قشنگ)
ایشالا سنه زیارت ایلدم آپارم سنه رَشتَ (ایشالا تو رو زیارت کردم میبرمت رشت 😂💛)
ایشالاه آمین دیین دیلره قربان( ایشلاه قربون زبونایی که آمین میگن )😂😂😂🤲🏻
ایشالا به حق پنج تن ال عبا 😭🤣
من عاشق اردبیلم 🥲😍
تصمیم گرفتم ایشالاه سال بعد دانشگاه خدا بخواد اردبیل میزنم..
یوخ اورنن گلیر قشح لیخ دا قیزه حرص ورسن؟؟(نه دلت میاد دختر به این قشنگی رو حرص بدی؟؟)
کنکور داری امسال؟
اگه امسال کنکور داشته باشی، هم سنم هستیم که 😂🔥
گشنگ که هست قربونش بشم🤭
ولی احساس میکنم حرص دادنش حال میده 🌝😂😉
نه سال یازدهمم
رشته نمنه اوخیسن؟؟ من انسانی اوخیرم ساباخ دینی امتحانیم وار دلی اولموشام😪😭😭
(رشته چی میخونی ؟ من انسانی میخونم فردا امتحان دینی دارم دیوونه شدم)
دوازدهمم عزیزم
تجربی میخونم
و اینکه من دَ ساباخ عربی امتحان وارم سَفِی اولمیشام 😂😂😭😭 (دیوونه شدم)
آلاه کمکین اولسون
(خدا کمکت کنه خاهر)
ساغول باجی ( مرسی خواهر) 😂
حیص ورمهههه یازیخ ده 😂😂😂🤨
حرص نشه پیچاررو)
حرص نمیدم که
منو تو داریم زیرش زیرنویس میکنیم دیگه 😂😂
(اصلا ساحل بیا بغلم زندگی 😂😂🔥🔥)
چاره یوخده😂😂
وای تصور کن.
اعلامیه با عکس الوند.
پایینش تیتر قرمز
حاجی جاذاب میفروشیم 😂🤦🏼♀️
نه خریداریم😂😂😂🤫
فقطم من میخرمش هاااا
هیچکس دیگه حق خرید نداره 😂😌
اشکالی نداره بیا هوو هم میشیم ترک هم هستیم یجوری کنار میایم 😂😂😂😂
یه شب پیش تو یه شب پیش من حلش میکنیم😂😂😂🤭🤫
وای منفجر شدم از خنده سحر 🤣🤣🤣🤣
نه مرد خیانت کار دوست ندارم
عنتر میمون و به قول ترکا “زهلم گیتمش” (🤣🤦🏼♀️) باشه ولی خیانتکار نباشه
قضیه کنسل اولده😂😂😂🤫
قضیه کنسل شد)
وای کمک 🤣🤣🤣
به به مثل همیشه عالی ..بی صبرانه منتظر پارت های بعدی هستم😍😍
مرسی که❤️❤️❤️
مرسیییی ساحل جون افسردگی گرفته بودم وقتی ازرم تموم شد😭
فدا❤️
دل خودمم براش تنگ شده😭
سلام پارت جدید نمیزارید؟ لینک تلگرام باز نمیشه