نویسنده هایی که به مدت یک ماه پارت گذاری نکنن رمانشون از سایت حذف میشه

رمان بخاطر تو

رمان بخاطر تو پارت سی و سه

3.4
(116)

با صدای نرگس به خودم اومدم:که گفت ازت خوشش اومده

_وای نرگس..حامله ام کردی با این جمله
آرش یه حرفی زد تو ول کن

ستاره هم با خنده تایید کرد:از وقتی خودش با رسول کات کرده فکر میکنه هیچکس عاشق نمیشه

با خنده گفتم:یعنی خاک تو سرت که یه رسولم تو رو نخواست

با حرص گفت:خب که چی..من خودم خواستم کات کنیم چون اصلا در سطح من نبود

ستاره صدای بدی از دهنش درآورد و گفت:دوبار

با صدای بلند خندیدم که صدای گوشیم بلند شد و اسم افخم جان رو صفحه نمایان شد

نرگس گفت:هیس هیس.آرشه.بزار رو بلند گو

با حرص نگاهش کردم که گوشی رو کشید و جواب داد و گذاشت رو بلند گو:سلام دلارام خانوم

صدای پر انرژیش..انرژی منو هزار برابر کرد

سمتش رفتم و گوشی رو کشیدم بیرون و گفتم:سلام افخم جان.حالت خوبه؟

با محبت گفت: خوبم صدای شمارو شنیدم بهترم.تو چطوری عزیزم

قلبم بازم محکم کوبید من عزیزمش بودم؟با صدای لرزون گفتم:خو..خوبم عزی.. عزیزم

صدای بلند خنده ی ستاره پخش شد و آرش هم یکم خندید

نرگس از اون ور گفت:خاک تو سرت کنن

آرش با خنده گفت:مثل اینکه تنها هم نیستی
عزیزم.مزاحم که نیستم عزیزم

هی میگفت عزیزم منو اذیت کنه؟خب من که بیشتر بلدم
_نه جانِ دلم این دوتا اضافی ان.شما مراحمی

اینبار اون سه تا بودن که متعجب شدن قیافه ی گانگستر شهر آمل رو به خودم گرفتم و گفتم:کارای اخراج من جور شد؟فرار بود دیروز اخراج کنی.

خندیدو گفت:دلم نمیاد که.اره امروز که مرخصی بودی تنبل خانوم ولی فردا بیا اخراجت کنم.

نرگس پا میشه و سمت آشپزخونه میره و ستاره هم میره دستشویی

آروم لب میزنم:آرش

صدای بلندش میاد که میگه:جانم

و قلب من بازم میکوبه…بابا نمیشه مرحله با مرحله پیش بریم..من طاقتشو ندارم

آروم تر میگم:منو اخراج کنید…کنید تهشو عین بچه ها می‌کشم

که اونم عین خودم میگه:خُب

_کی رو استخدام میکنید؟

لحنش یه جوریه که کاملا مشخصه داره لذت میبره از این مکالمه ای که توش همش منو اذیت میکنن که میگه:یه خوشگلشو

این یعنی..این یعنی من خوشگل نبودم و این‌بار قراره یه منشی خوشگل استخدام کنن

طوری که انگار اصلا برام مهم نیست میگم:مبارکه.و بعد خیلی مصنوعی میخندم:هه هه هه

کاملا بی ربط و جدی میگه:ببینیم همو امروز؟

نوبته منه که اذیتش کنم:نه امروز قرار دارم

_با کی؟

چند تا نفس عمیق می‌کشم و کاملا مسلط میگم:با یه خوشگلش

طبق محاسبات من الان باید عصبی شه و بگه با غیرت من شوخی نکن

اما بلند می‌خنده و همزمان ستاره از دستشویی میاد بیرون صدای آرش می‌پیچه که میگه:پس امروز قراره هیچکس رو ببینی…چون از من خوشگلتر وجود نداره

و من نمیدونم چرا زبون همیشه بلندم امروز کاملا کوتاه شده و غلاف کرده

با حرص میگم:عجببب

صدای در زدن از اونطرف میاد:امروز حتما همو می‌بینیم.ببین چه وقتی آزادی بهم بگو.مواظب خودتم باش.کاری نداری با من؟

همزمان میگه بفرمایید و من هم میگم:خبر میدم
بهت.توهم مواظب خودت باش.خدافظ

خداحافظی میکنیم و رو به ستاره میگم:یه سریاشم میزاشتی واسه فردا

گیج میگه:چی؟

که با خنده میگم:کاراتو تو دستشویی.چقدر طولش دادی همرو نباید امروز انجام بدیا

خودشو رو مبل پرت میکنه و میگه:چندش

و صداشو بلند میکنه:نَرریی…چیشد این شربت

و صدای جیغ نرگس میاد که میگه:نری و زهرمار

سری تکون میدم به حالشون این دوتا هیچوقت آدم نمیشن

یک صحبتی داشتم اونم این بود که تقریبا از وقتی اعتراض کردیم از بازدید و کامنت همه ی رمان ها بازدیدش بیشتر شد اما رمان من بازدیدش نه تنها بیشتر نشد بلکه کمتر هم شد از دیروز تاحالا آخرین پارت ۱۵۰ تا ویو خورده
ترجیح دادم چند روزی پارت نزارم و این پارت فعلا آخرین پارت این چند وقته داستان داره شروع میشه تقریبا و قراره به جاهای حواسش برسه و ۱۵۰ تا ویو اصلا خوب نیست اگه اینطوری پیش بره پارت گذاری کاملا متوقف میشه و صبر میکنم رمان گه تموم شد پی دی افش رو پخش کنم
پس لطف کنید ویو و کامنت رو بالا ببرید یا من هم مثل بعضی دیگه ی رمان ها شرطی بزارم یا شاید هم کاملا پارت گذاری رو متوقف کنم
با تشکر❤️

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.4 / 5. شمارش آرا : 116

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Fateme

نویسنده رمان بخاطر تو و تقاص
اشتراک در
اطلاع از
guest
19 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تارا فرهادی
1 سال قبل

اولین بازدید کننده
اولیم کامنت
اولین امتیاز
کلا ۳ ثانیه است رمان اومده🤣🤣🤣

لیلا ✍️
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

تو چرا همه جا هستی ماشاالله سرعت‌عمل😂

تارا فرهادی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

🤣🤣

Fateme
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

خانم فعاللل😂😂

Mahdis Hasani
Mahdis Hasani
1 سال قبل

یکی از بهترین رمان هایی که خوندم🤩

Fateme
پاسخ به  Mahdis Hasani
1 سال قبل

لطف داری عزیزم❤️

Newshaaa ♡
1 سال قبل

واااییی قیافه ی گنگستر شهر آمل چیه دیگه🤣🤣🤣😂
آفرررین عزیزم عالی🥰❤

لیلا ✍️
پاسخ به  Newshaaa ♡
1 سال قبل

یاد آهنگهای مازندرانی افتادم😂

و این شما گنگستر شهر آمل🎤

Fateme
پاسخ به  Newshaaa ♡
1 سال قبل

😂❤️فدات شم

saeid ..
1 سال قبل

خیلی قشنگ بود فاطیییی😃

Fateme
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

مرسی سعید جاان❤️😂

FELIX 🐰
1 سال قبل

عالی بود 👏👏👏

Fateme
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

مرسی که خوندی تانسو جانم❤️

لیلا ✍️
1 سال قبل

رمانتو دوست دارم و به نظرم بهتره روزانه پارت بذاری ما همیشه حمایتت میکنیم عزیزم نگران نباش😍🤗

من وارد رابطه شدن با یه پسر رو اونجاش دوست دارم که با دوستم جمع بشم و جلوش حرف بزنم میدونم خلم😂🤦‍♀️

Fateme
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

❤️لطف دارین شما لیلا بانو خودمم حس میکنم روزی یه پارت بهتره
😂😂دقیقاا

Ghazale hamdi
1 سال قبل

#حمایت از فاطمه گلی😍🥰

Fateme
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

❤️مرسی غزل جانم

تارا فرهادی
1 سال قبل

عالی بود فاطی جونم
ببخشید دیر کامت دادم مهمان داشتیم 🧡🧡😘😘

Fateme
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

این چه حرفیه تارا جونی مرسی که خوندی❤️

دکمه بازگشت به بالا
19
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x