ماه: تیر 1402
-
رمان بوی گندم جلد دوم
رمان بوی گندم جلد دوم پارت هشت
کشان کشان خود را به در رساند صدای گریه آرش میآمد و قلبش هزار تکه میشد چند ضربه به در…
بیشتر بخوانید » -
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۳٠
چشمام رو که باز کردم، توی بیمارستان بودم و بهم سرم وصل بود اینازم هم روی صندلی کنار تخت نشسته…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت ۳
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سه 《تیدا》 از اون فضای کسل کننده حسابی خسته شده بودیم… با آریانا رفتیم توی حیاط که…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
رمان غرامت پارت 25
بالشت نرم بود و اصلا آسیبی بهم نرسوند ولی ازقصد لب زدم: دماغم و شکوندی.. صدای فنرهای تخت اومد و…
بیشتر بخوانید » -
رمان دلبرِ سرکش
رمان دلبرِ سرکش part5
تا درست کردن سالاد گلویش خشک شد بس نکن نکن گفت دستانش را شست و با صدای زنگ آیفون سمت…
بیشتر بخوانید » -
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۲۹
بعد از شام هم همه گرم صحبت بودیم پری پیشنهاد داد که فردا صبح باهم بریم دریا و ناهارمون هم…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
رمان غرامت پارت 24
مامان حاجی تموم شد؟ حاج خانوم در حالی که دستای خیساش رو به چادر دور کمرش میکشید گفت: تمومه، بریم!…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیینه شکسته
رمان آیینه شکسته پارت ششم
رمان آیینه شکسته پارت ششم و بعد دستی به پیشونیش کشید و شقیقه هاش رو ماساژ داد _ خب حالا…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت ۲
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_دو ×××× 《آریانا》 بعد از گذشت یک هفته از اون روز شومی که با تهدید مجبور به…
بیشتر بخوانید » -
رمان دلبرِ سرکش
رمان دلبرِ سرکش part6
با ملیسا مادر هارا از آشپزخانه بیرون کردند و خودشان ظرف هارا شستند ملیسا _ آراد کو؟ _ رو پاهای…
بیشتر بخوانید »