ماه: مرداد 1402
-
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۴۳
یهو به خودم اومدم و به سارا نگاه کردم ایسان_سارا… سارا_ای کوفت سارا، درد سارا سه ساعته دارم صدات میکنم…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
رمان بخاطر تو پارت بیست
با صدای آرش به خودم میام:خوشت اومده؟ لبخندی میزنم و میگم:خیلی قشنگه خیلیم بزرگه معلومه توش پول چاپ میکنن یکم…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت بیست
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_بیست 《آریانا》 بعد از اینکه صبحانه مختصری خوردیم؛همه رفتیم پیاده روی توی جنگل. راه رفتن توی اون…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
غرامت پارت 37
نگاه از چشمام مصمماش دزدیدم در برزخی گیر افتاده بودم که نه راه پیش داشتم نه راه پس… سکوتم آنقدر…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیینه شکسته
رمان آیینه شکسته پارت دوازدهم
آیینه شکسته پارت دوازدهم راوی تا خواست سیگار رو نزدیک لب هایش ببرد صدای تقه در اومد _ بیا تو…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتهای دنیای من با تو
انتهای دنیای من با تو _ پارت 10
[Part 10] [به نام خدا] راوی: ❤️🧡💛💚💙❤️🧡💛💚💙 سبحان: همینجاست نگه دار سپهر. سپهر: می خوای با ایل ماه چی کار…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۲۳
نازنین: سه ساعته منتظریم..از گرسنگی مردیم مازیار: همه چی آماده است دیگه بیاین سر سفره ی نون باگت برداشتم ساندویچ…
بیشتر بخوانید » -
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۱۳
_اقا مهیار؟ نگاهش را به طرف مائده داد، این اولین باری بود که مائده اسمش را صدا میزد! _بله؟ _میشه…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
رمان بخاطر تو پارت نوزده
فرزاد تیکه میپرونه که:ماشالله دایره ی ارتباطات چقدر گسترده است؟ _ببخشید؟راجب تلفن هامم باید توضیح بدم؟ افخم تشر میزنه:فرزاد فرزاد…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم جلد دوم
رمان بوی گندم جلد دوم پارت هجده
دوستی میگفت : به دیوار تکیه کن ولى به مردها ، نه …! که دیوار اگر پشتت را خالى کرد…
بیشتر بخوانید »