ماه: مرداد 1402
-
رمان فرفری
رمان فرفری پارت22
وُجی که رفت چایی رو آماده کردم یکم کیک ویه لیوان هم آبمیوه گذاشتم داخل سینی رفتم سالن به خانم…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیینه شکسته
رمان آیینه شکسته پارت یازدهم
رمان آیینه شکسته پارت یازدهم (راوی) از دیروز که از باغ می آمد ، ستیا فقط داشت به جانش غر…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۲۱
نگاهم توی آیینه به خودم بود..سری خط چشم رو برداشتم و ی خط چشم نازک کشیدم و با ی رژ…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم جلد دوم
رمان بوی گندم جلد دوم پارت هفده
از ماشین پیاده شد و به سمت در مشکی رنگ خانه پدرش حرکت کرد زنگ در را فشرد دیگر دیروقت…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
رمان غرامت پارت 36
صدایاش در نزدیکی گوشم مرا به خود لرزاند -راه بیفت!! عمومرتضی، حسن را به زور به سمت خآنه میکشآند او…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
رمان بخاطر تو پارت شانزده
حدود نیم ساعت معطل شدیم برای انجام کارا و زمان پرواز و الان نشستیم تو هواپیما کاوه و زیبا .نوشین…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت هجده
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_هجده 《تیدا》 نشسته بودیم و حرف میزدیم که ایلدا از کنارش بطری ای برداشت… ایلدا_بچه ها بیاین…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتهای دنیای من با تو
رمان انتهای دنیای من با تو _ پارت 9
راوی ⊱♥⊱╮╰⊱♥⊱╮ ✯ ╰⊱♥⊱╮╰⊱♥⊱ ایل ماه سرش را بالا می آورد. چشمان سبز سبحان هنوز خیره به اوست.. . با…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۲۰
در همین لحظه بابا اومد تو..آریا از جاش بلند شد و با خوش رویی احوال پرسی کردن،شاید مامان گفته بود…
بیشتر بخوانید » -
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۴۱
زل زدم به چشم های اراد… چی میگفت؟! بچه ی من دست هیراد چیکار میکنه! برگشتم طرف مامان… رزا_بچه ی…
بیشتر بخوانید »