-
رمان شکار ماهی
شکار ماهی پارت ۵
چشم هایم که تازه گرم میشود صدای جیغ الهه بلند میشود: _وای خدا الان قراره چه غلطی بکنیم. با چشم…
بیشتر بخوانید » -
رمان شکار ماهی
شکار ماهی پارت ۴
با صدای خسته نباشید گفتن استاد لوازمم را در کیف گذاشتم و همراه با الهه و سوگند از کلاس خارج…
بیشتر بخوانید » -
رمان شکار ماهی
شکار ماهی پارت ۳
کمی بعد کلافه حوله را از روی سرم میکشم: وای خفه شدم. صدای الهه می آید: تو تا منو خفه…
بیشتر بخوانید » -
رمان شکار ماهی
شکار ماهی پارت ۲
کمی جلوتر میروم و به آن دو گل نوشکفته میرسم. _شمام اینجا حساب باز کردین؟ حواسشان که جمع من میشود…
بیشتر بخوانید » -
رمان شکار ماهی
رمان شکار ماهی پارت ۱
♡: بسم الله الرحمن الرحیم شکار ماهی فاطمه برزه کار پارت اول …. _بکش پایین آقا، بکش پایین اون شیشه…
بیشتر بخوانید »