-
رمان فرفری
رمان فرفری پارت74
آقا که اومد کلاس شروع شد اصلا بهش محل ندادم اونم که بخاطر اینکه براش حرف درست نشه کلا نگاه…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت73
تصمیم گرفتم کلا سرکلاس فقط به درس فکر کنم واگه بازم دیدم نگاهش بده سرکلاسش نرم میخواستم برم بشینم رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت72
مثل زخمی میمونه که بد جوش خورده همیشه میبینی یادت میفته ودردش تازه میشه من اما یاد میگیرم با نداشتنش…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت71
از لای در دیدم که رفته اومدم بیرون شلوار دیگه پوشیدم ورفتم پایین صداشون از آشپزخونه میومد رفتم درست روبه…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت70
رسیدم خونه مامان وبابا رفته بودن منم شام خورشت بار گذاشتم رفتیم نشستیم با علی پای درسا خیلی ذوق داشتم…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت69
ظرفارو تنها شستم ویه دستمالم کشیدم کارم که تموم شد خانم اومد آشپزخونه _ای وای دختر چرا همه کارا رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت68
بیخیال زدن شد اومد با یه لبخند که خیلی سعی داشت جمعش کنه نشست روبه روم منم که پشت چشم…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت67
_سلام بفرمایید چایی _سلام تو چرا آوردی مامان کجاس _ترسیدم پله اذیتشون کنه من آوردم _اوکی ممنون بزار اینجا رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت66
بعد از اون آقا یا همون استاد ملکی🙄شروع به تدریس کرد چیزی شبیه همونا که تو خونه یاد میداد بهم…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت65
بعد از دوساعت صدای در اومد که یعنی کلاس تمومه چنان نفس راحتی کشیدم همه زدن زیر خنده حتی استاد…
بیشتر بخوانید »