-
متن غمگین
زمان دست ما را گرفت ،
زمان دستمان را گرفت ، دارد ما را با خود می برد … خیلی ها فریاد می زنند ، چه…
بیشتر بخوانید » -
دلنوشته
اضافی …!
سرمای درون بیشتر از هر سرمای دیگه باعث یخ زدن میشه … سرمایی که دست خودت نیست !! فقط رفته…
بیشتر بخوانید » -
رمان حس خالص عشق
رمان حس خالص عشق پارت ۲۶
تمام خیابان ها را به سختی رد کرده بود و حالا به عمارت درد رسیده بود … با ماشین وارد…
بیشتر بخوانید » -
رمان حس خالص عشق
رمان حس خالص عشق پارت ۲۵
اسرا – شیرین خانم … شما از برگه های آزمایشگاهی سردر میارین ؟؟ شیرین – نه والا دخترم … حالا…
بیشتر بخوانید » -
دلنوشته
دلم گرفته … از تو !
میدونستی … خیلی وقت ها ... بدون اینکه متوجه باشی … دلمو میشکنی ! میدونستی خیلی آدمای دیگه هم هستن…
بیشتر بخوانید » -
رمان حس خالص عشق
رمان حس خالص عشق پارت ۲۴
از حمام که خارج شد ، لباس هایی که از قبل آماده کرده بود رو پوشید . آب پرتغالِ روی…
بیشتر بخوانید » -
رمان حس خالص عشق
رمان حس خالص عشق پارت ۲۳
تمام بدنش از دیدن آن مرد میلرزید … با چشمانی زاغ به دختر خیره شده بود و سعی میکرد او…
بیشتر بخوانید » -
رمان حس خالص عشق
رمان حس خالص عشق پارت ۲۲
درب عمارت را با احتیاط بست تا صداش دلسا رو خبر نکنه . اسرا هم بدون هیچ حرفی پا تند…
بیشتر بخوانید » -
رمان حس خالص عشق
رمان حس خالص عشق پارت ۲۱
– خانم …. خانم ….. حالتون خوبه ؟؟ صدای اطراف در سرش اکو میشد … حالت گیجی بهش دست داده…
بیشتر بخوانید » -
رمان حس خالص عشق
رمان حس خالص عشق پارت ۲۰
این جمله همیشه درسته که انسان ها بیشتر وقت ها دوست ندارند حقیقت رو بدونند … حقیقت تلخه … اما…
بیشتر بخوانید »