-
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی و هفت
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی و هفت 《راوی》 از این کوچه به آن کوچه،قدم می‌زدند… یک هفته ای می شد که…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی و شش
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی و شش 《راوی》 با رسیدن به محل قرار،ماشین را کنار زد و پیاده شد… آرتا،سرش بالا…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی و پنج
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی و پنج 《راوی》 _تیدا؟پاشو اینجوری که نمیشه… دست اش را گرفت و به زور بلند اش…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی و چهار
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی و چهار 《راوی》 قلپی از چای اش خورد و به رو به رویش خیره شد… همانطور…
بیشتر بخوانید » -
دلنوشته
دلنوشته:)
دلنوشته:) ××××××× زمانی که قلب اش از کار می افتد؟زمانی که نفس نمی‌کشد و نبض اش نمیزند؟یا زمانی که اعضای…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی و سه
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی و سه 《راوی》 _سینا!به من میگی این تار مو رو میخوای چیکار یا نه؟! گلناز دست…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش…نگاهی به آینده
رمان قلب بنفش💜✨ *در آینده ی رمان چه خبر است؟!* _اگر دختر ات رو میخوای؛قدمی بر ندار و فقط با…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی و دو
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی و دو 《راوی》 تیشرت سفید اش را از روی زمین چنگ زد و بر تن کرد……
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی و یک
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی و یک 《راوی》 همه در خانه ی گلناز نشسته بودند و جمع شان جمع بود. امروز…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت سی
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_سی 《راوی》 گوش هایش،حرف های آراز را از پشت تلفن می شنید؛اما حواس اش جای دیگری پرسه…
بیشتر بخوانید »
