رمان بخاطر تو
-
رمان بخاطر تو پارت ده
سرشو پایین میندازه و تایید میکنه میخوام از تراس در میام که میگه :اون زاغ سیاه منو چوب نزنه ابله…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو پارت نه
نرگسم دست نیما رو ول میکنه و میگه :کی؟ و نیما این وسط تا میبینه ما حواسمون بهش نیست فرار…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو پارت هشت
از یخچال یه لیوان اب یخ میریزم برا خودم و به کابینت تکیه میدمو میخوره که با صدایی که از…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو پارت هفت
پارت۷ منتظر نگاهش کردم _تو مهمونی های کاری سفر های کاری و در تمام شبانه روز باید دردسترس باشید نه…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو پارت شش
سوتی میزنمو میگم:بابا ایول ولخرجی کردی میخنده و میگه:سگ خورد .دلم نیومد جشن نگیریم زنگ بزن ستاره بیاد حال کنیم…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو پارت پنج
وارد کوچهی خودمون میشم درو باز میکنم و سوار آسانسور میشم طبقه ی ستاره اینارو میزنن و بهش پیامک میدم…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو پارت چهار
پارت چهار زهرماراااا لبخندی زدم و گفتم:حالا بخورید سرد نشه بقیه هم که انگار منتظر همین بودند شروع کردن نیما…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو پارت سه
پارت سه داشتم اروم اروم از اون طبقه خارج میشدم که گوشیم زنگ خورد و باز همون مزاحم همیشگی یعنی…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو پارت دو
وارد مغازه میشه و مثل اینایی که بخاطر افسردگی زیاد اومدن خرید درمانی هر چی میبینه ورمیداره و عینک…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو پارت 1
بخاطر تو: الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها……که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها پارت_یک آخرین…
بیشتر بخوانید »