رمان مقهور
-
رمان مقهور پارت ۲
حتی رو بر نمی گردانم … متنفرم از او … متنفرم از چشمان سبز تیره اش … متنفرم از آن…
بیشتر بخوانید » -
رمان مقهور پارت ۱
طلا: چادرم را جلوتر می کشم … گذر کردن از این غرفه ها مانند تونل وحشت بود … نگاه ها…
بیشتر بخوانید »