رمان آتش پارت 1
یکی بود و هنوزم هست..!!!
💥رمان آتش
نویسنده: sety
**خلاصه:
حتما شنیدین ک میگن””هر اتفاقی ک بیافته 99 درصد اون اتفاق رو به خاطر تصمیمات خودمونه و فقط و فقط یه درصدش رو سرنوشت تشکیل میده..””
شاید دور از تصور باشه ک یه دیدار ساده..یه تصادف.. یه ملاقات.. قراره پیله تنهایی یه آدم رو بشکنه و پروانه درونش رو آزاد کنه..
همش کار همون سرنوشت یه درصدیه..
همون یه درصدی که زندگی دختر تنها و گوشه گیر رو از راکد بودن خارج میکنه..
دختری ک سال ها پیش در یک شب تمام خوانواده اش را از دست داد و غم این اتفاق باعث شد تمام وقتش صرف کارش شود و بشدت موفق شود..
اما آیا این موفقیت و سرد بودن کافی است؟؟!!
*** این پارت فقط معرفی موقعیت های شخصیت ها است و بهتون توصیه میکنم حتما بخونید***
⛔⛔ توجه داشته باشید تمامی شخصیت ها و اتفاقات ساخته ذهن نویسنده هست و قصد و نیت خاصی از بیان وقایع وجود ندارد⛔⛔
***
نفس سعادت
اسم دوم: آترا
مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره شرکت dream box دریم باکس
آریسا بهرامی معاون آترا و از اعضای هیئت مدیره شرکت دریم باکس
آترا و آریسا دوستای صمیمی ای هستن ک از دوران راهنمایی با هم دوستن تو دبیرستان با پنج تا دختر باحال دیگه آشنا میشن. (هانا- هانیا- ساناز- آرام- گیسو)این هفت نفر علایق مشترکی توی برنامه نویسی و کار با برنامه های گرافیکی و کلا کامپیوتر دارن برای همین با هم دیگه یادشون میگیرن. به جز ساناز ک به وکالت علاقه داره و درنهایت وکیل میشه..
بعد از دبیرستان از هم جدا میشن و هر کدوم علایق دیگه شون رو دنبال میکنن. بعد از دوسال یعنی وقتی تقریبا همه شون ۲۰ ساله هستن آترا تصمیم میگیره یه شرکت بزنه و برنامه تولید کنن..
با همدیگه میشینن و خودشون هفت نفر صفر تا صد برنامه دریم گپ رو مینویسن ک تو ایران و تا حدودی جهان به شهرت میرسن. این برنامه یه جورایی تلفیقی از واتس اپ و اینستا و برنامه های پرکاربرد دیگه با کلی ابتکار و البته با حجم فوق العاده کمتر بود..
بعد از شهرتشون برنامه نویسا و گرافیستا رو استخدام میکنن و برنامه و بازی و اینا تولید میکنن…
آترا و آریسا درگیر کارای دیگه شرکت هستن و فرصتی برای برنامه نویسی ندارن. اما بقیه دخترا کار سبک تری رو دوششونه و این فرصت رو دارن. طرز کار شرکت این شکلی ک هرکدوم از دخترا سرپرست یه بخشی هستن.. مثلا شرکت چندین وکیل داره و ساناز سرپرستشونه. یا مثلا یه عالمه گرافیست داره که دو قلو های هانا و هانیا سرپرستشونن…
دخترا تصمیم میگیرن حالا ک آدمای مورد اعتمادی پیدا کردن ک وظایفشون رو بسپرن وقتشه دوباره وارد چالش بشن و سیستم عامل تولید کنن..
آترا و آریسا موافقت میکنن و قرار میشه مث روزای قبل هفت نفری کد بزنن…
اما یه مشکلی هست و اونم اینه ک سسیتم عامل رو نمیشه مث برنامه پخش کرد و اونا باید براش یه وسیله ای پیدا کنن…
*
مسیح راد منش
مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره شرکت a capital ا کپیتال
دانیار راستین معاون مسیح و از اعضای هیئت مدیره
شرکت ا کپیتال هم مث شرک دریم باکس از هفت تا رفیق دوران دبیرستان تشکیل شده.(سپهر- مهیار- دیاکو- هیراد- رادوین) این هفت نفربه جز سپهر همه گیشون طراح و مهندس سخت افزار هستن و عضو هیئت مدیره این شرکتن. سپهر هم ویکلشونه…
این شرکت با شرکت های ایرانی ک گوشی تولید میکنن یا نیاز به قطعه های الکترونیکی برای لوازم برقی دارن قرار داد میبنده و بر اساس طرحی ک به اونا میدن تلفن همراه و لپ تاپ و …. تولید میکنه. یه جورایی کارخونه دارن.. دستگاه هایی ک تو این کارخونه ها استفاده میشند گرون هستن و هم چنین وارد کردنشون به ایران بسیار هزینه بره برای همین اکثر برند های ایرانی ک لوازم الکترونیکی تولید میکنن با این شرکت قرار داد میبندن…
مسیح و تیمش تصمیم میگرین با طراحی و تولید خودشون نسل جدیدی از تلفن های همراه ک اجازه ورود به ایران رو نداره و حتی تو کل جهان تعداد اندکی ازشون تولید شده رو بسازن…
بریم ببینیم سرنوشت قراره اتفاقای هیجان انگیزی برای این 12 نفر رقم بزنه…