رمان غرامت
-
غرامت پارت 55
زیر لب لعنتی زمزمه میکند و به سرعت از اتاق خارج میشود ذهنم با پیچیدن درد بیشتر از حرکات مالک…
بیشتر بخوانید » -
غرامت پارت 54
بدون لحظهای درنگ دوباره وارد سالن میشود و مرا با کلی سوالهای بی جواب تنها میگذارد و ای کاش هیچوقت…
بیشتر بخوانید » -
غرامت پارت 53
دنیا در سرم گردان شد و کاغذ از دستانم رها شد، که به موقع امیر لیوان آب سرد را به…
بیشتر بخوانید » -
غرامت پارت 52
*** هرقدمی که در راهروی سرد آگاهی بر میداشتم احساس میکردم تکههای قلبم هم میریزد و هول و ولا در…
بیشتر بخوانید » -
غرامت پارت 51
آب دهانم درون حلقم پرید و به سرفه افتادم، زودتر از آنچه که او بفهمد صدا را قطع میکنم. ترس…
بیشتر بخوانید » -
غرامت پارت 50
با اطمینان شماره اش را گرفتم “درحال تماس…” کف دست سردم را روی لبان لرزانم فشردم تماس وصل شد و…
بیشتر بخوانید » -
غرامت پارت 49
*** دو هفته بعد -چیزی لازم نداری؟ بیحوصله بشقاب را داخل سینک ظرفشویی گذاشتم و به سمتاش برگشتم و لب…
بیشتر بخوانید » -
غرامت پارت 48
شو میبرمت پیش عزیزت! * * * از ماشین پیاده شدم و در را آرام بستم، همزمان مهران هم پیاده…
بیشتر بخوانید » -
غرامت پارت 47
عسلی رنگ هایش در پس اشکانم گرفته و سرد شد.. پُر از خشم.. کمرم را بیشتر فشرد و دندان هایم…
بیشتر بخوانید » -
غرامت پارت 46
چادر را روی سرم انداختم و دوشا دوش از اتاق خارج شدیم میدانستم قراراست رویاروی سختی با مریم داشته باشم…
بیشتر بخوانید »