مطالب وبسایت مد وان
-
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۳۲
3.9 (607) نگاه نگرانم را از مادر میگیرم و به سمت در میروم صدای پدربزرگ بلند میشود _کجا میری پسر؟…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی پارت ۲۹
4.5 (326) # پارت ۲۹ با صدای آلارم به خودم اومدم،خمیازه کشان از روی تخت بلند شدم و موهای پریشانم…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت پنجاه
3.5 (502) رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_پنجاه 《راوی》 لباس سیاهش را در تنش مرتب کرد… انگار که عذا گرفته بود از…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۵۵
3.8 (252) مامان و خاله مهتاب را به زحمت به خانه میفرستم اما امیر و آرمین میمانند با قدمهای آرام…
بیشتر بخوانید » -
رمان تفالهی مستی
رمان «تفالهی مستی» پارت 4
4.3 (113) ادامهی پارتها در کانال تلگرام و روبیکا. آیدی: @tofale_masti ترسیدم و خواستم محکم در رو ببندم که پاش…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت شصت ویکم
2.6 (172) از گوشه چشم نگاهی به خواهرش که هر لحظه ممکن بود در خواب عمیقی فرو برود انداخت. _سارا؟…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 2
4.3 (291) بینی اش را بالا کشید و به طرف چمدانش برگشت اما قبل از اینکه دستش به آن بخورد…
بیشتر بخوانید » -
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 37
4.3 (542) سودا با کفش های پاشنه بلند مشکی اش که روی خاک ها به سختی قدم برمیداشت نزدیک کیوان…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
نویسنده ی رمان بخاطر تو و تو برای او
3.4 (33) به لطف حمایت های زیادتون من اون یک ذره انگیزه ای رو که داشتم وقتی شروع کردم با…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا8
4.4 (202) پارت8 با اینکه هیچ وقت بازی جرات و حقیقت و بازی نکردم اما چند باری توی فیلما دیده…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا۷
4.1 (32) پارت7 هانیه رو زیاد نمیشناختم، فقط میدونستم خانواده ی خیلی پولداری داره.باباش تو کار بساز بفروش و مامانش…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا6
3.5 (123) پارت6 بالاخره میکائیل پشت میز نشست و بازی شروع شد. اما از شانس بد درست روبروی من نشست…
بیشتر بخوانید »