مطالب وبسایت مد وان
-
رمان دلبرِ سرکش
رمان دلبرِ سرکش part8
4.7 (51) با خستگی نشست توی ماشین حتی حال بستن در را نداشت سرش را به عقب تکیه داد و…
بیشتر بخوانید » -
رمان توت فرنگی من
رمان توت فرنگی من پارت 9
4.4 (130) Part_9 توت فرنگی من پدرم_این چیه؟ لیا+مگ…. مگه چیه؟ با کمی ترس لب زد پدرم_چییییی تازه میگی چیه…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
بامداد عاشقی پارت 10
4.8 (64) نگاه آریا غیر ارادی روی رقص آنا بود..چه دلیلی داشت یک دختر آنقدر زیبا برقصد اون همه پیش…
بیشتر بخوانید » -
رمان دلبرِ سرکش
رمان دلبرِ سرکش part7
4.3 (12) همه چی خیلی سریع اتفاق افتاد از هشت صبح خانوادگی در تکاپو بودند برای جمع کردن لباس و…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت ۵
4.8 (13) رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_پنج 《تیدا》 خدایا این آدم چرا انقدر عجیب بود آخه؟!خیلی سخت پسند بود و به…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 66
4.5 (14) **** #نفس -آریسا یه دیقه گوش بده… آریسا بدون توجه به من تند تند غر میزد… + نه…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۶
4.6 (40) سوار ماشینم به سمت مهد کودک هلن میروم بعد از گذراندن ترافیک ماشین را کنار خیابان پارک میکنم…
بیشتر بخوانید » -
رمان کوچه باغ
رمان کوچه باغ پارت ۱
4.8 (25) مقدمه رمان کوچه باغ داستان زندگی دختری رو روایت میکنه که اسیر یه عشق نافرجامه باید دید میتونه…
بیشتر بخوانید » -
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۳٠
4.8 (34) امروز دقیقا همون روزی بود که هیراد باید میرفت ماموریت… صبح زود بیدار شدم وسایلش رو جمع کردم…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیینه شکسته
رمان آیینه شکسته پارت هفتم
5 (40) رمان آیینه شکسته پارت هفتم به محض اینکه پایش را در عروسی گذاشت ، با چهره افرادی مواجه…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
رمان غرامت پارت 26
4.6 (80) پایانی جمله‌اش باد سردی زمستونی داره که اینطور بدنم یخ میزنه.. چندبار توی جمله اش”خفه‌ات کنم” تکرار شد…
بیشتر بخوانید » -
رمان توت فرنگی من
رمان توت فرنگی من پارت 8
4.9 (42) part_8 توت فرنگی من ارشام گوشیش رو برداشت و به یه شماره زنگ زد چند ثانیه بعد گوشی…
بیشتر بخوانید »
