مطالب وبسایت مد وان
-
رمان بوی گندم جلد دوم
رمان بوی گندم جلد دوم پارت چهار
4.5 (61) وارد پارک شد نگاهی به دور و اطرافش انداخت پرنده هم در این هوای گرم پر نمیزد خودش…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 64
4.8 (37) نفس همان موقع بلند شد بدون توجه به چیشده های کارن و مسیح پیش سامی رفت و به…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیینه شکسته
رمان آیینه شکسته پارت پنجم
4.7 (85) رمان آیینه شکسته پارت پنجم ******** # راوی از زمانی که آقای مولوی صاحب کارش دیروز بهش زنگ…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۶
4.8 (114) تقه ای به در زدم و وارد شدم -سلام سرش تو مانتیور بود همون طور با سر جواب…
بیشتر بخوانید » -
رمان شقیقههای خونین
رمان شقیقههای خونین پارت ۵
4.3 (8) با شنیدن این حرف، دلارام آرام دستش را پایین آورده و از وَن فاصله گرفت. اهورا وحشتزده خواست…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
رمان غرامت پارت 21
4.5 (77) و به من نگاه میکرد.. -کجا میخوایم بریم؟ چمدون و دوباره روی زمین گذاشت، انگار چیزی رو یادش…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۲
4.3 (123) تمام میهمان ها به همراه خانواده به بهشت زهرا رفتند و من برای تنها نبودن هلن نرفتم شالم…
بیشتر بخوانید » -
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۹
4.2 (71) سرش پایین بود و حرفی نمیزد…چی داشت بگوید؟ مادر مهیار از انباری بیرون رفت و در را بست…
بیشتر بخوانید » -
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۲۷
4.6 (44) میدونم خیلی بد باهاش حرف زدم، ولی گناه من چی بود؟ من دلم میخواست یه زندگی اروم با…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیینه شکسته
رمان آیینه شکسته پارت چهارم
4.8 (85) رمان آیینه شکسته پارت چهارم ****** # راوی ماشینش را کنار خانه پارک کرد و از ماشین کرم…
بیشتر بخوانید » -
رمان شقیقههای خونین
رمان شقیقههای خونین پارت ۴
4 (62) چشمانش را در حدقه چرخاند و با وحشت زمزمه کرد: – او…اون…خون مشکیه…خونِ…. . کلامش با رها شدن…
بیشتر بخوانید » -
داستان کوتاه
داستان کوتاه
4.3 (20) میگویند کاش تب کنم شاید پرستارم تو باشی کاش زندانی باشم و زندان بانم تو باشی زندان بان…
بیشتر بخوانید »