مطالب وبسایت مد وان
-
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۷
4.1 (17) (آراد) _از اتفاق های دیشب هیچ حرفی به کسی نمیزنی وگرنه خوب بلدم از زندگی ساقطتت کنم. _عههه…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت2
4 (1) برای خودمم عجیب بود…خییلی عجیب بود!من از پسرا متنفر بودم اما انگار از اون نه!فردای اون روز که…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۶
4.4 (19) (آراد) دختره ی نفهم با اون لباساش کدوم گووری رفت ! اه به تو چه .پسر واسه چی…
بیشتر بخوانید » -
رمان عطر تلخ
رمان *عطر تلخ* پارت ۷
5 (3) ساعت حدودای ۲ بود ارمان از صبح زود رفته بود دنبال کاراش هنوز نیومده بود منم رفتم یکم…
بیشتر بخوانید » -
رمان مهرانا
رمان مهرآنا پارت۶
5 (2) دختر هم خوشنود از این کار به سرعت در کنارش و بعد در اغوشش جای گرفت :دکتر میخواستم…
بیشتر بخوانید » -
جوک و لطیفه
جوک و لطیفه
4.5 (2) ‘ عوارض قطعی نت: 1. تب و لرز 2.افسردگی شدید 3.تمام روز زیر…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
رمان 《سهم من ازتو 》 (پارت1)
5 (1) دستامو تند مشت کردم…بهش زل زده بودم!بافکراینکه یکی هست که بیشترازمن دوسش داشته باشه داشتم دیوونه…
بیشتر بخوانید » -
رمان مهرانا
رمان مهرآنا پارت۵
5 (2) طاقت دیدنش را نداشت بلند شد و ارام سلام کرد جواب سلامش را شنید با…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۵
4.7 (7) این بغض لعنتی انقدر بهم فشار میاورد که گفتم الان خفه میشم. این پسره از سنگ بود دلش…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۴
4.4 (9) صبح روز بعد با حس نوری توی صورتم بیدار شدم و یکم مغزمو به کار انداختم. اووووف پاشو…
بیشتر بخوانید » -
رمان مهرانا
رمان مهرآنا پارت۴
5 (102) نزدیک های شب پیامی روی موبایلش دریافت کرد :باعرض سلام و تبریک خدمت دانش اموزان عزیزم به مناسبت…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت سوم
4.7 (64) چشم هام داشت از حدقه در میومد این چی میگفت واس خودش؟مگه پدر کشتگی داره با من! اخخ…
بیشتر بخوانید »