مطالب وبسایت مد وان
-
رمان آتش
رمان آتش پارت 7
4.7 (16) ** بچه که بودم آرزوم رفتن از شیراز بود.. شیراز رو دوست داشتم اما من میخواستم پیشرفت کنم…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 6
4.8 (48) مریم و صدا زدم و باهم به اتاقم رفتیم.. – مریم بازش کن.. نشستم رو صندلی جلوی میز…
بیشتر بخوانید » -
رمان ازدواج سنتی
رمان ازدواج سنتی پارت یازدهم
4.9 (113) پارت یازدهم به دستام جون دادم و با چنگال تکهای از گوشت رو داخل دهنم گذاشتم و به…
بیشتر بخوانید » -
رمان عشق محدود من
رمان عشق محدود من پارت ۱۲ (پایان فصل اول)
4.2 (101) از این حرفش ناراحت شدمو خیلییی محکم گفتم اصلا این موضوع به شما ربطی نداره …. سریع از…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن پارت 10
4.9 (28) رمان شانس زنده ماندن پارت ۱۰ گیج به اطرافم نگاه میکردم که گوشی و پیدا کنم.گوشی رو از…
بیشتر بخوانید » -
رمان شوکا
شوکا پارت 15
4.6 (22) شوکا پارت¹⁵ شوکا: نمی خوای چیزی بگی؟ سرش را پایین میگیرد. در میز دونفری نشستند. و بقیه در…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 5
4.8 (39) دانیار: به مناسبت این شراکت باید تو یه رستوران جشن بگیریم.. تمام اعضای تیم هم باشن ک باهم…
بیشتر بخوانید » -
رمان اجبار شیرین
اجبار شیرین پارت۱۷
4.7 (118) پارت☆17 – بسیار خوب ! عصر دوتایی با هم میریم ولی باید یه چیز خوشگل هم برای من…
بیشتر بخوانید » -
رمان شوکا
شوکا پارت 14
4.4 (5) شوکا پارت¹⁴ و آرام به سوی ماشینش قدم برداشت. ماشین را روشن کرد و داخلش جا گرفت. و…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت35
0 (0) من=احتمالا نه،چرا؟ ویلیام=اگه ازت بخوام باهام ازدواج کنی،چی میگی؟ حس کردم دنیا دور سرم چرخید… من=ویلیام ماالان دوستیم…
بیشتر بخوانید » -
رمان ازدواج سنتی
رمان ازدواج سنتی پارت دهم
4.7 (155) پارت دهم الان دو روزی می گذره از اون شب که من فقط شبا دستای پیچده شده دور…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۳۳
4.6 (69) _بابا تو که هر شب بیرونی ازت خواسته بودم امروز و بمونی خونه. … باشه مراقب خودت باش.…
بیشتر بخوانید »