درام
-
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۷۸
کش موهایم را باز می کنم تا موهای بیرون زده را هم درون آن فرو کنم همانطور که مشغول بستن…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۷۷
بی حرف فقط همانجا کز کرده! … رگ خوابش را پیدا کردم … کجاست آن سردارِ قلدر؟ … آرام گرفته…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۷۶
دستش از آن نقطه ی حساس فاصله می گیرد که می توانم روی حرکاتم تمرکز کنم انگشتانم وارد موهای کوتاهش…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۷۵
یک دستم ناخودآگاه روی شانه ی عضلانی و سفتش می نشیند – چرت و پرت نگو برو کنار اصلا می…
بیشتر بخوانید » -
رمان آنام کارا
رمان آنام کارا پارت 49
با درد چشمامو روی هم فشردم و اجازه دادم اشکام ببارن. یاده پاشا جیگرمو آتیش می زد. به سمتم اومد…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۷۴
نگاه نفرت انگیزش سمت من کشیده می شود و دیگری با تفریح نگاه میکند – این یکی کپی صالحه پسر…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۷۳
صدای جیغم گوش خودم را هم کر می کند – آهووو … به من گوش کننن شانه هایش بالا می…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۷۲
سردار نفسش را سخت بیرون می دهد و من از اعماق وجود خودم را ملامت می کنم آرامِ نفهم ……
بیشتر بخوانید » -
رمان آنام کارا
رمان آنام کارا پارت 48
لب های داغشو به لاله ی گوشم چسبوند و گاز ریزی گرفت که تند به عقب هلش دادم و گفتم:…
بیشتر بخوانید » -
رمان قَراوُل
معرفی رمان قَراوُل
قراول:نگهبان،متحفظ داستان، داستانِ عشقی است که از درون مشکلات شعله می کشد عشقی سوزاننده در دهه ی ۴۰ و…
بیشتر بخوانید »