عاشقانه
-
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۳۵
از کنارش رد شدم و وارد آشپزخونه شدم ی لیوان چایی خوشرنگ ریختم و داخل سینی همراه گز و شکلات…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
غرامت پارت 43
لب لرزانم را به زیر دندان کشیدم و گوشی خاموش را در دستانم چرخاندم چرا این کار را کردم؟ کاش…
بیشتر بخوانید »