نویسنده هایی که به مدت یک ماه پارت گذاری نکنن رمانشون از سایت حذف میشه

رمان انتقام خون

رمان انتقام خون پارت ۲۳

4.8
(34)

 

 

رمان انتقام خون

 

از گوشه چشم می‌بینم که آرام از جایش بلند می‌شود و بی‌صدا دمپایی‌اش را در دست می‌گیرد

مادر سنتی که داشته باشی همین می‌شود

تنها سلاحش دمپایی و گاهی هم ملاقه است

کمی که نزدیک میشود به سرعت از روی مبل بلند میشوم و پشت‌ آن می‌ایستم

دمپایی در دستش را بالا می‌آورد و با ابروان بالا‌رفته‌ای میگوید

مامان_چه غلطی کردی؟

آب دهانم را میبلعم و به دمپایی‌اش اشاره میزنم

_دمپایی خوشگلت رو که بزاری زمین قول میدم همه چیز رو بدون سانسور واست تعریف کنم

متفکر سری تکان می‌دهد و درحالی که دمپایی‌اش را در دست دارد مجدد بر روی مبل مینشیند

مامان_بگو ببینم چه بلایی سر دختر مردم آوردی

با احتیاط بر روی مبل مینشینم و انگشت‌هایم را در هم قفل میکنم

نمیدانم از کجا شروع کنم

درحالی که با خود فکر میکنم از کجا شروع به گفتن کنم صدای کمی عصبی‌اش بلند می‌شود

مامان_زود باش دیگه مگه میخوای اورانیوم غنی کنی

نگاهی به اخم‌های درهمش که چهره‌اش را بانمک‌تر نشان میده می‌اندازم  و خدا می‌داند که گفتن این حرف‌ها از غنی سازی اورانیوم هم سخت‌تر است

اما با مکث کوتاهی شروع میکنم

_ما بخاطر ماموریت مجبور شدیم یه صیغه سه ماهه بخونیم…………….

کمی مکث میکنم و صدایش اینبار کمی کلافه‌است

مامان_اینو که میدونم…………….بگو واسه‌چی گل کاشتی واسمون

دستی به دور لب‌هایم میکشم و خنده‌ام را قورت میدهم و شروع میکنم

همه چیز را می‌گویم و برخلاف قولی که داده بودم برخی صحنه‌ها را سانسور میکنم

بعد از اتمام صحبتم سرم را پایین می‌اندازم و عجیب است که حتی مامان هم چیزی نمی‌گوید

قصد دارم سرم را بالا بیاورم اما با برخورد محکم جسمی به بازویم سرم را به ضرب بلند میکنم

مامان_ای پدر سوخته

چشم گرد میکنم و نگاهی به دمپایی افتاده بر روی زمین میاندازم

دستم را بر روی بازویم می‌گذارم و کمی صدایم را مظلوم میکنم

_چرا میزنی مامان…………….اصلا چرا به شوهرت فحش میدی آخه……………‌بخدا اگه یه‌بار آرمین رو اینجوری زده باشی

اما مامان بی‌توجه به حرف من با لحن غمگینی می‌گوید

مامان_بمیرم واسه‌ هلما………………..چی کشیده از دست تو

با اعتراض صدایش میزنم و سعی میکنم خود را مظلوم جلوه دهم

_ماماننننن………………من دارم خودمو به آب و آتیش میزنم یه نگاه خشک و خالی بهم بندازه بعد تو میگی بیچاره هلما………….‌‌‌‌پس من چی؟

چشم‌غره اساسی به سمتم پرتاب می‌کند

مامان_خبه خبه………………کم خودتو عین دخترا لوس کن………………..بعدم میخواستی اون همه مو رو عین پشم گوسفند نریزی پایین که حالا نگات کنه…………..به من چه

اشاره‌اش به موهای کوتاهم است و هرگز از این مثالش ناراحت نمی‌شوم چون میدانم که به شوخی می‌گوید اما کمی ناراحتی چاشنی لحنم میکنم

_من دیگه حرفی ندارم

در حالی که از جایش بلند می‌شود می‌گوید

مامان_چه بهتر……………….حالام پاشو منو ببر پیش هلما میخوام باهاش حرف بزنم

به سمت او که از کنارم عبور کرده‌است برمیگردم

_مامان……………..قرار بود با خالش حرف بزنی نه خودش

باز هم چشم غره نسیبم میشوم

مامان_باید با دل راضی بشینه سر سفره عقدت…………….دیگم نبینم رو حرف من حرف بزنیا

چشم کوتاهی می‌گویم

به رفتنش به سمت اتاق خیره میشوم و او کمی بعد حاضر و آماده درحالی که چادرش به بر روی سرش تنظیم می‌کند از اتاق خارج میشود

حرفی نمیزنم و همراه هم از خانه خارج می‌شویم

به سمت خانه پدری‌اش میرانم و یک ربع بعد ماشین را جلوی در خانه پارک میکنم

به سمت مامان برمیگردم و می‌گویم

_من همینجا منتظر میمونم تا برگردی……………….

مامان سری تکان می‌دهد و از ماشین پیاده می‌شود

با قدم‌های آرام به سمت در خانه می‌رود و من تا لحظه ورودش خیره نگاهش میکنم

میترسم که به اجبار زندگی با من را قبول کند

من هم دلم می‌خواهد او با قلبش بر سر سفره عقد بنشیند اما ای کاش بشود

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

هلما

بر روی مبل نشسته‌ام و درحالی که سریال مورد علاقه‌ام را تماشا میکنم از خوراکی های بر روی میز برمیدارم

با صدای زنگ خانه نگاه از تلوزیون می‌گیرم و فیلم را پاز میکنم

از جایم بلند می‌شوم و درحالی که پاستیل درون دهانم را میجوم به سمت اف اف میروم

پاستیل را قورت میدهم و گوشی را برمیدارم

_بله؟

فرشته جون_فرشتم مادر…………باز میکنی

هول کرده در را باز میکنم

_بفرمایید

گوشی را بر سرجایش می‌گذارم و روبه‌روی آیینه درون راهرو  سر و وضعم را درست میکنم

به عجله به سمت در خانه میروم آن را باز میکنم

کناری می‌ایستم و به او که از حیاط می‌گذرد نگاه میکنم

_سلام بفرمایید داخل

کفش‌هایش را از پا بیرون می‌آورد و یا لبخند وارد میشود

فرشته_سلام عزیز دلم خوبی؟

با لبخند جوابش را میدهم و پس از بستن در پشت سر او به سمت پذیرایی میروم

_ممنون خوبم،شما خوبید؟

او بر روی مبل سه نفره مینشیند و چادرش را بر روی شانه‌اش می‌اندازد

فرشته_مام خوبیم عزیزم

من هول زده پتوی افتاده بر روی مبل را برمیدارم

_ببخشید تروخدا اینجا یکم بهم ریختس

پتو را به اتاق میبرم

در این مدت مادر آرمان بعضی اوقات سری به من می‌زد اما آمدنش حالا و اینگونه بی‌خبر کمی برایم عجیب است

(عکش شخضیت‌ها چطورن؟😶‍🌫️

کدومشون بهتره؟😉

امیدوارم دوسشون داشته باشید و حمایت فراموش نشود😜😜)

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.8 / 5. شمارش آرا : 34

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Ghazale hamdi

غزل نویسنده رمان های دیازپام & قانون عشق🦋 کاربر وبسایت رمان وان🦋
اشتراک در
اطلاع از
guest
132 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

هلما‌ دختری جدی تصور کردم آرمان ی پسر مظلوم
البته با عکس شخصیت هات اصلا همخونی ندارن
چون تو جلد بیشتر میخوره آرمان مافیا باشه

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

عه
میگم غزل تو عکس شخصیت هارو بزار هر کسی هم هرجور دوست داره تصور کنه

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

غزل جون تصور من از هلما یه شکل دیگه‌ست تو این عکس شبیه دخترای قرتی و لوسه من یه دختر قد بلند با چهره شرقی توصیفش میکنم الان قیافه آرمانم خیلی نچسبه…باید موهاش صاف و مشکی باشه با چشم های وحشی مشکی و قد بلند با بینی صاف و ابروهایی کشیده

FELIX 🐰
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

لیلا من و تو تو قیافشون هم نظریم✋✋👌

لیلا ✍️
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

خوبه😂✋🏻

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

آخه این عکسها تصورمون رو خراب میکنه😂

کراش منم هست

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط لیلا ✍️
لیلا ✍️
1 سال قبل

چقدر این پارت خوب بود ⭐⭐

فرشته جون رو خیلی دوست دارم و حس میکنم هلما وقتی ازدواج کنه وقی ببینه که یه خونواده دورش داره دست از انتقام برمیداره…

فقط غزل جان عکسها نیومدن که !

نازنین
1 سال قبل

هنوز نخوندم ولی خوندم نظر میدم ولی کامنت رومیذارم برای دلگرمیت فدات

Fateme
1 سال قبل

فرشته جون عالیهعه
فقط غزل جون به نظر منِ تازه وارد برای شخصیت ها نباید عکس گذاشت به نظرم باید تصورش رو به عهده ی خود خواننده گذاشت من انقدر رمان خوندم که توش شخصیت هاش رو تصور کردم بعد یهو یه عکسی فرستادن که کلا تصور منو بهم ریختن به نظر من اینکه به عهده ی خود خواننده بزاری تصورش رو بهتره
باز هم خودت میدونی عزیزم من تازه واردم

خواننده رمان
خواننده رمان
1 سال قبل

عالی بود مرسی
قانون عشق و دیازپام پارت نمیدین

FELIX 🐰
1 سال قبل

عالی بود👏
غزلی عکس ها هنوز نیومده و اگه همون عکس دختر و پسر رو جلده به نظرم هیچ کدوم به شخصیت ها نمیان

FELIX 🐰
1 سال قبل

غزل آرمان اصلا قیافش به پلیس ها نمیخوره🤣

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

ولی واقعا شبیه پلیس ها نیست بیشتر شبیه خلافکار هاست

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

اشتباه بهت مشاوره داده به خدا قیافش شبیه لاتای مزاحمه

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط لیلا ✍️
لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

این یارو کیه مگه 🤔🧐

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

رفتم عکساشو دیدم آخه بگو تو همه جا باید نچسب باشی..وردارش بابا حیف آرمان به خدا

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

آره بین مدل‌های مرد بازم سام اصغری و آرش قصیری بهترن یه لحظه وایسا من تو واتساپ یا ایتا الان یه عکس واست میفرستم محاله خوشت نیاد

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

یه عکس برات میفرستم هیچکس ندیده باشه حتی

saeid ..
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

پس کی پارت میدی؟😞

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

بوی گندم که فعلا نه ولی کوچه‌باغ رو فرستادم ببینم کی تایید میشه

FELIX 🐰
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

باهات موافقم

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

الان دیگه نباید شخصیت‌ها رو جوری توصیف کرد که خدای جذابیت باشه و بی نقص و فلان…الان تو رمان بوی گندم هم امیرارسلان یه قیافه شرقی ایرانی داره نمیگم جذاب نیست چرا هست ولی وقتی یه جا مینویسم چشمای وحشی مشکی انگار دارم از زبون گندم میگم به هر حال قیافه عشاق تو چشم خودشون زیباتره..وگرنه اونام یه آدمن مثل بقیه

FELIX 🐰
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

لیلا به خدا اگه پسره میمون هم باشه دختری که پسره رو دوست داره میگه چشمای جذابش

لیلا ✍️
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

همینو میگم دیگه کلا زاویه دید هر کس فرق داره الان از نظر غزل عکس روی جلد جذابه و نباید بهش خرده بگیریم ولی من حس میکنم نچسبه ..در کل همه آدما زیبان طرز فکر و سلیقه بقیه فرق داره

اما خب به نظرم شخصیت آدم باید به قیافه‌اش بیاد این بشر هر چی بهش میاد جز مظلوم بودن

FELIX 🐰
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

منم حس میکنم نچسبه از اول شروع رمان از عکس پسره خوشم نیومد

لیلا ✍️
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

سلیقه من و تو شبیه به همه😂

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

آحه لامصب بهش پلیس بودن هم نمیاد😑

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

قیافه آرمان میتونست کوچیک شده شهاب حسینی باشه یه چهره مهربون و مثبت و در عین حال جدی تو کارش

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

تا الان که اینجوری تو ذهنمون توصیفش کردیم دیگه خلق شخصیتش با خودت بود مگر اینکه تغییرش بدی

،،،
،،،
1 سال قبل

غزلی دستت طلا👏👏👏

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

عالی بود غزلی💝🤗
بنظرم امیر حسین آرمان میتونه گزینه ی خوبی باشه…

لیلا ✍️
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

اون دیگه زیاد از حد گوگولیه آرمان ناسلامتی پلیس مملکته

saeid ..
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

شهاب حسینی 😁

saeid ..
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

آرمان ۴۰ سالشه 😁
شهاب حسینی ۴۰, و خورده ای

saeid ..
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

آهان متوجه پیامت شدم..آرمان فکر کردم اره امیرحسین آرمان رو میگی برای همین گفتم ۴۰ سالشه 😞🤦🏻‍♀️

saeid ..
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

دیگه بهش میاد پلیس باشه 🤣

saeid ..
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

بانیپال شومون

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

امیر حسین آرمان صددر صد
درسته ازش خوشم نمیاد ولی
غزلی کلا گیر دادی رو فیس پیرا
شومون و شالچی فیس پیر میزنن
باز آرمان بینشون بهتره

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط FELIX 🐰
𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

بنظرم باید بین این سه تایی که میگم یکیو و انتخاب کنه
ساعد سهیلی
امیر حسین ارمان
سهید مهراد
اینا فیس های مثبتی دارن بنظرم به پلیس میخورن🤣

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط 𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
FELIX 🐰
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

ساعد سهیلی هم خوبه

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

🤣🤣
بذا بازم فکر کنممممم

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

بالا برات گذاشتم
میلاد کی مرام هم بدددددک نیست🤣
ولی باز اون سه تایی که گفتم بهتره

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

بانیپال شومون که خیلی زشتهههه🤣🤣
من خودم خیلی از امیر حسین آرمان هم خوشم نمیاد ولی بهتر از بانیپال شومون هست🤣😎

FELIX 🐰
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

واقعاااااا
اگه شومون رو بزاره من از مدوان که نه از زندگی لف میدم

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

🤣🤣🤣🤣

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

من منظورم کلا از شخصیتشه وگرنه به پلیس داستان میخوره
در کل من خیلی از بازیگر ها خوشم نمیاد 🤣🤣

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

میکله مورونه

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

بزن گوگل کراش عالمیانه ولی من زیاد ازش خوشم نمیاد

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

وای اسمش و نیار که حالت تهوع میگیرم
بهش میخوره نقش بد داستان هم باشه تا نقش خوب 🤣

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

امیرحسین فتحی
علی شادمان هم خیلی بیبی فیسه
امیر مقاره هم هی بدک نیست ولی در کل از شخصیتش خوشم نمیاد
علی یاسینی هم بد نیست

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

اووو راست میگی 🤣🤣
شاید تونستی با یه برنامه ادیت رنگ چشاش رو تغییر بدی

FELIX 🐰
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

مقاله خوبه ولی یاسینی نه

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

نمیدونم حالا باز تصمیم با خود شراره همه چیز خواره🤣😌

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

چند تا اسم پیدا کردی زیر پارت یکی از رمان ها بگو بریم بزنیم گوگل عکسشون رو ببینیم😎😎😎

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

نه حالم ازش بد میشهههه عق پسره ی عملی🤣🤣🤣

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

خو ازش خوشم نمیادددد🤣🤣🤣

FELIX 🐰
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

کامران تفتی
بهرام رادان
بهنام تشکر تو بیشتر فیلم ها نقش پلیس بازی کرده🤣😎

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

رادان که چشاش رنگیه🤣

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

خوبه
میکله مورونه
تونی مهفود

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط FELIX 🐰
𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

چرا من از دوتاشون خوشم نمیاد؟🤣

FELIX 🐰
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

منم خوشم نمیاد نظرت چیه احسان علیخانی رو بزاری ؟

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
وای احسان علیخانی وای🤣🤣

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

مهم قیافس مثل بقیه رمان میگیم وقتی هلما‌ رو میبینه چشماش رنگی میشه از شدت خوشحالی🤣

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

بعد یه دفعه چشای آرمان رو در میاره
اینطوری رمانتیک میشه نه؟🤣🤣

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

رضا گلزار ، ارسلان قاسمی

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

حرفشم نزنننن
شراره اگه اینا رو گذاشتی خودمو میکشمممممم🤣🤣

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

جانی دپ بزار ، جاستین بیبر ، عمه ی من ، ضحی ، لیلا ، ستی ، سعید ، تارا ، نیوش‌ ، سحر ،
یافتممم
سهیل رو بزار

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

میکنه چیه خواهر
میکله‌
ولی واقعا….اشکال نداره مجبوریم

FELIX 🐰
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

هلما‌ …
کیمیا حسینی ، مه لقا باقری ، میراندا کر ، تیلور هیل

تارا فرهادی
پاسخ به  FELIX 🐰
1 سال قبل

مه لقا باقری نه جابری فامیلیشه بعد اون چشماش سبز عسلیه مثل هلمای داستان آبی نیست کیمیا حسینیم دیگه اینقد برای رمان ها عکسشو میزارن دیگه هر دختر چشن آبی توی داستان کیمیا میاد تو ذهنمون
بقیه رو دیگه خودتون انتخاب کنید
نظری از خواننده‌ی خاموش این روزاتون🙂💔

تارا فرهادی
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

این روزا نه حالم خوبه نه بیکاری دارم که بتونم بخونم و بنویسم امید وارم تموم شه این روزا💔♥️🙂

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

امیرعابدزاده رو بذار😟🤒

الان یه عکس خفن ازش برات میفرستم

تارا فرهادی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

چیکار به کراش من داری😠🤣🤣🤣🤣

لیلا ✍️
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

کجای کاری خواهر من خیلی وقته کراشم بود😂

تارا فرهادی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

منم خدایی خیلی وقته تقریبا یه سالی هست هر وقت فوتبال هست روش زومم🤣🤣

لیلا ✍️
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

من دوسالی میشه😉

خیلی خوبه☺

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

غزل میکشمت چرا انقدر عکس خفن داره که🙄🙄

تارا فرهادی
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

طولانی گلم‌ کجاشو بگم و گرنه میگفتم😔💔

لیلا ✍️
پاسخ به  Ghazale hamdi
1 سال قبل

واتساپم قطع شد ولی کلی عکس خوب و باکیفیت ازش تو گوگل هست برو سرچ کن میبینی

FELIX 🐰
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

ای وای راست میگی جابری نه باقری قاطی کردم🤦‍♀️

Sahar
Sahar
1 سال قبل

نویسنده عزیز ممنون میشم بگید چجوری رمانتون رو اینجا بارگزاری میکنین؟
منم میخوام رمان بزارم

admin
مدیر
پاسخ به  Sahar
1 سال قبل

فعلا رمان جدید قبول نمیکنیم بعد تموم شدن چن تا رمان رمان جدید قبول میکنیم

دکمه بازگشت به بالا
132
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x