رمان تقاص
رمان تقاص مقدمه
گذشته مثل نوار ویدیویی جلوی چشمم به اکران در میاد، سهم من از این زندگی دست و پا زدن تو آتش جهنمه و ناچار به سوختن
اما برای روشن نگهداشتن این آتش نیاز به هیزمه که شعلهها خاموش نشند! و تو همون هیزمی هستی که آتش انتقام منو زنده نگهمیداری
و حالا
من برگشتم تا انتقام بگیرم و تو
باید تقاص پس بدی
تقاص گذشته ای که تباه کردی
لطفا عکس رمان یکی بود یکی نبود رو تایید کنید
درستش کردم😂🤢
😂😂🤌
عزیزم بی صبرانه منتظر شروع رمانت هستم
مرسی عزیزم
چرا نیومدی عروسیم؟
رمان جدیدت مبارک😁
عی وای یادم رفت😂😂💔
مرسییی
ادمین های عزیز لطفا تایید کنید
مائده جان سایت شلوغه فرستادی فردا صبح تایید میکنم
باشه عزیزم ایرادی نداره
❤
دلم میخواد حالتو بگیرم تایید کنم😂😂😂
پس یه لشگر آدم میریزن روت چون فقط من رمانمو نذاشتم الان خیلیها هم رفتن صفحه قبل تعداد رمانها بالاست
عزیزم مشتاقم هر چی سریع تر بخونم و لذت ببرم❤😊
مرسی عزیز دلمم
منتظر این رمانم به نظر هیجانی میاد
مرسی لیلا جانم
پارت رو فرستادم فردا تایید بشه اگه
کاش فردا ظهر اینا میفرستادی ویو بالاتر می رفت بقیه از مدرسه و اینا اومدن اون تایم😂😂
فرستادم وای خب تایید نکردن که انشالله فردا تایید میشه
مبارک رمان جدید فاطمه بانو و تبریک پایان رمان قدیم😂❤
مرسی ستی جان
امیدوارم اینو باشی همراهم❤️
حتماا💖
فاطمه جون مقدمهی زیبایی بود منتظر پارت اول هستم موفق باشی عزیزم
ممنونم از حمایتت نسرین جانم💙
بچهها به گفته آقا قادر فعلا تا یه مدتی هیچ رمان جدیدی پارتگذاری نمیشه تا سایت یکم خلوت شه
پارت های کوتاه هم تایید نمیشن یکم باید طول پارت بیشتر باشه در حد دو تا سه صحنه دیالوگدار
خودشون گفتن قلمهای خیلی ضعیف هم تایید نشه
قلم ضعیف ینی نوشتن چجوری؟
دیگه اینو خودشون باید بگن
حالا میشه رمان من تایید شه🥲💔
نه تو دیگه گذاشتی میگم از این به بعد تا یکم رمانها تموم بشن