نویسنده هایی که به مدت یک ماه پارت گذاری نکنن رمانشون از سایت حذف میشه

رمان تقاص

رمان تقاص پارت ۱۷

4.1
(34)

پارت شانزده
_بچه ها بیاید ناهار.
گوشی را خاموش می‌کنم…شاید کمی غذا خوردن مغزم را به کار بی اندازد.

از اتاق خارج میشوم و سر سفره مینشینم.
آنقدر حواسم پرت آن تصویر است که نمیشنوم مادرم و شیما چه می‌گویند.

با برخورد دست شیما با زانو هایم به خودم می ایم:جانم.

_کجایی ابجی؟پیش یار؟
لبخندی به شیطنت میزنم و دل به دلش میدهم و میگویم:یه جوری ازم دل برده که حتی یه ثانیه از فکرش در نمیام

کشیده او میگوید و مادرم با ذوق میپرسد:من پسره و میشناسم مامان؟

می‌خندم و میگویم:کدوم پسر آخه مادر من.دارم باهاتون شوخی میکنم…من حالا حالا ها بیخ ریش خودتم.

….
روی تخت دراز کشیده ام.
چشمانم همه جای تصویر را می‌نگرد.از تصویر خارج میشوم و به پستی که نقاشی آن تتو بود نگاه می‌کنم.

به کامنت زیرش که کسی نوشته بود:خواهش میکنم عزیزم قابل شمارو نداره.

مطمئنم این کامنت را قبل از نهار ندیدم.
کامنت هارا کامل می‌خوانم.شخص ناشناس نوشته بود:ممنونم از خانم دلشادی هنرمند و بچه های هنرمند گالری دلشاد بابت این کار تمیز و مخصوص.

انگاری که رهارا دو دستی تقدیمم کرده بود خوشحال بودم.

روی ایدی خانم دلشادی که جوابش را داده بود زدم و پست هارا دیدم…آدرس گالری اش را زده بود.

این یک سرنخ بود.
بی توجه به ساعت که حدودا ده شب را نشان می‌داد به خاله رویا زنگ زدم و پر از ذوق گفتم:پیدا کردم….پیدا کردم.

او ترسیده میگوید:چی رو؟هاله؟چی رو.
درحالی که از خوشحالی گریه میکنم میگویم:یه سرنخ واسه رسیده به رها خاله…بخدا پیداش میکنم.

هر دو کمی گریه میکنیم و بعد با عمو میثم صحبت میکنیم که فردا ساعت نه صبح بروم آنجا و با هم به آن گالری برویم.

….
_چجوری پیداش کردی هاله؟
گوشی را به سمتش میگیرم و میگویم:دیروز بهم یه عکسی فرستاد از رها…ببین…این تابلو رو میبینی بالای سرش؟

اما او چشمانش روی چهره ی رها میچرخد:رهای من..قربون چشمات برم بابا.

و من نم اشک را در چشمانش میبینم
لبخندم آرام آرام از روی صورتم پاک می‌شود و درونم پر میشود از یک حسرت…حسرت یکبار شنیدن همچین حرفی از سمت پدرم.

به یکباره عمو میثم به خودش می آید و میگوید:خب نگفتی.

لبخند مضحکی میزنم و شروع به ادامه دادن میکنم‌:منم تو پیجش همین عکسو دیدم…همین تابلورو گذاشته بود و زیرشون ببینید.. از اون گالری تشکر

کرده…آدرسشو پیدا کردم و الانم خدمت شمام.
چشمانش رنگ قدردانی می‌گیرد و میگوید:با اینکه روز اول خیلی بهت شک داشتم اما الان….خیلی بهت مدیونم هاله…مرسی.

لبخندی میزنم و میگویم:رها بهترین دوست منه عمو…مطمئن باش هیچوقت از جانب من خطری تهدیدش نمیکنه.

میدونم میدونم پارت کوتاهیه
بیاید یه کاری کنیم هفته ای یه پارت تا جایی که میتونم بلند قبوله؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا : 34

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Fateme

نویسنده رمان بخاطر تو و تقاص
اشتراک در
اطلاع از
guest
34 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نسرین احمدی
نسرین احمدی
1 سال قبل

عالیه نویسنده عزیز ❤️ خسته نباشی 🌹 مهم خودت هستی که درس در کنار رمان قشنگت با قلم زیبات بتونی انجام بدید

مائده بالانی
1 سال قبل

خسته نباشی.
این روز ها همه درگیر هستند عزیزم.
نگران کوتاه بودن پارتت نباش

آلباتروس
1 سال قبل

سلام قشنگم
به نظر من یه مدت نفرست مثلا همین یه ماه و تا میتونی بنویس البته کنار درسات میدونی چرا میگم هفته‌ای یه بار نفرست؟ آخه دختر خوب این‌جا که مثل سایتای دیگه نیست راحت بتونی پارت قبلیو بخونی این‌جا هر پارت مثل یه رمان جداگونه لینک داره اگه تو هفته‌ای یه پارت بدی شاید خواننده پارت قبلیو درست یادش نباشه اتفاقات درست تو خاطرش نباشن اینجوری فکر میکنم بازدیدات کم باشه.

در مورد رمانتم… ببینیم به هدف میرسن یا نه؟ البته از اون شخص ناشناس معلومه که به این زودیا دم به تله نمیده

خدا قوت

لیلا ✍️
پاسخ به  آلباتروس
1 سال قبل

راضیه‌جان میشه به تمام پارت‌ها دسترسی داشته باشی، خواننده‌ها پایین صفحه می‌تونند روی رمان مورد نظر کلیک کنند اون‌جا تموم قسمت‌ها نمایش داده میشه😊

آلباتروس
آلباتروس
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

میدونم عزیزدلم اما مثل سایر سایتا متن پارتا توی دید نیست.

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
1 سال قبل

نهههه هفته یکی خیلی سختهههه

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
1 سال قبل

خب فاطمه مثلا هر دو روز بزار ولی یهدهفته خیلیه الان رمان بعضی از کاربرا هر یه ماه یا هر دو هفته میاد من اصن پارت قبلی یادم نی😐

لیلا ✍️
1 سال قبل

عجله نکن دختر، استرسی هم نداشته باش؛ تو موظف نیستی به خودت این همه فشار بیاری رمان رو اول برای خودت بنویس بعد واسه بقیه☺ بعدشم با این قلم بانظم و قشنگت بهتره که با صبر و حوصله بنویسی👌🏻⭐ هاله واقعاً خیلی باهوشه😊😉

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
1 سال قبل

خیلی قشنگ نوشتی و اینکه هاله هر سرنخی پیدا میکنه منم باهاش ذوق میکنم 😍😂
معلومه خیلی این رمان دوس داری چون یجوری پیش میبریش که خیلی قشنگه🤩😍
خسته نباشی عزیزم

لیلا ✍️
1 سال قبل

مدیر، ادمین هر کسی که می‌تونه چرا همه مشکلات برای من پیش میاد؟ من که کامنت رمانمو نبستم چرا نمیشه نظر داد؟؟؟ دسترسیمم که بیشترش کار نمیکنه رسیدگی کنید

سعید
سعید
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

منم نتونستم واست کامنت بزارم 🤦🏻‍♀️
البته فقط رمان سقوط رو نشد

لیلا ✍️
پاسخ به  سعید
1 سال قبل

میگم اولش خوب بود الان یهو این‌جوری شد کم کم همه دسترسی‌ها داره از کار میفته

لیلا ✍️
پاسخ به  سعید
1 سال قبل

کاور رمانم رو بذار😍

لیلا ✍️
1 سال قبل

مشکل از گوشیم نیست با موبایل داداشمم وارد اکانتم شدم بازم دسترسیم درست نشد😑 حالا جای سواله چرا کامنت‌هام بسته شده اول که باز بود!!

لیلا ✍️
1 سال قبل

بابا چرا هیچ‌کس نیست😰😰 این چه وضعشه آخه؟؟!!!! رمان نذاریم والا سنگین‌تریم واسه کی اصلاً بذارم تو شهر مرده که کتاب نمی‌فروشند😔😔

camellia
camellia
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

سلام خانم مرادی.چرا نمیشه برای سقوط کامنت گزاشت?

Tina&Nika
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

لیلا جونم نمیتونم کامنت بزارم برا سقوط

لیلا ✍️
پاسخ به  Tina&Nika
1 سال قبل

درد من کامنت نیست نمی‌تونم حتی رمانم رو درست و حسابی بذارم، هیچ‌کسم جوابگو نیست

آلباتروس
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

دختر نکنه یکی باهات لجه😂😂

لیلا ✍️
پاسخ به  آلباتروس
1 سال قبل

آخه کی می‌تونه یه همچین کاری کنه؟!

مائده بالانی
1 سال قبل

بچه ها لطفا رمان منم تایید کنید

لیلا ✍️
پاسخ به  مائده بالانی
1 سال قبل

حالا وایسا تا تایید شه، تازه اگر هم بشه به نیمه شب میخوره اینجا هیچی سرجاش نیست ادمین باید هر چند ساعت یک بار آن شه چک کنه من که دیگه مغزم نمیکشه

لیلا ✍️
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

بهتره تلگرام نصب کنی و به قادر پیام بدی بهت دسترسی بده این جوری راحت‌تره واست

مائده بالانی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

آیدی اش چیه

لیلا ✍️
پاسخ به  مائده بالانی
1 سال قبل
مائده بالانی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

واقعا اینکه دیر تایید میشه خیلی رو مخه.

Nargesbanoo
Nargesbanoo
پاسخ به  مائده بالانی
1 سال قبل

رومخ تر اینکه وقتی تایید میشه همه خوابن

𝐸 𝒹𝒶
1 سال قبل

عالیی خسته نباشییی🫂پارتت کوتاه بود ولی خب همینن غنیمته توی ایام امتحاناتت😄❤

دکمه بازگشت به بالا
34
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x